طلای سوریان مهمتر است یا اسکار فرهادی؟!
یقین دارم عده ای که می شناسیمشان طلای سوریان را نخواهند دید. طلای سوریان رنگش به چشم آنها نخواهد آمد چون اعتبارش مستقیم به حساب غرور ملی واریز می شود.
به نقل از محدوده - یقین دارم عده ای که می شناسیمشان طلای سوریان را نخواهند دید. طلای سوریان رنگش به چشم آنها نخواهد آمد چون اعتبارش مستقیم به حساب غرور ملی واریز می شود. طلای سوریان برای مردم مفهوم دارد. مردم حمید را می شناسند و او را دوست دارند. عکس های حمید را به دیوارهای خانه و مغازه شان می آویزند و برایش آیت الکرسی می خوانند.
اما فرهادی فقط قهرمان قصه های روشنفکری روزنامه هایی بود که سر از آخور آنور آب برنداشته اند هنوز. حتی وقتی مکرر عکسهای تمام قامتش را در قطع بزرگ روی کیوسکها فرستادند هیچکس برایش آیت الکرسی نخواند. فرهادی فیلمساز است و سینما برای ما یک مدیوم دست دوم وارداتی است که هیچ وقت از آن آبی برایمان گرم نشده است. بماند که با آن همیشه تحقیرمان کرده اند.
"روزنامه های آخوری" با عصبانیت آمار داده اند که ایرانیان بطور متوسط هر شش سال یکبار سینما می روند و آمار دادند که فرهادی سال گذشته در رده ی هفتم محبوبترین فیلمسازان ایران قرار گرفت. آنها البته از اول شدن حاتمی کیا هم عصبانی بودند. ولی عصبانی تر اند از اینکه عکس آقا تختی هنوز روی دیوار هاست و حالا عکس سوریان هم به گوشه ی آن چسبانده شده است.
حمید و کشتی از ماست و برای ما خواهد ماند. حتی اگر "آخوری ها" او را دوست نداشته باشند.
پ ن 1: خیلی سعی کردم از فرهادی عکسی با پرچم ایران پیدا کنم. نکردم!
پ ن2: پیشتر گفته بودم از دو دسته خیلی بدم می آید: وطن فروش ها و وطن فروش ها!
پ ن 3: امیدوارم متوجه باشید که حمله من به فرهادی نیست به روشنفکرهای آخوری است که حرف مردم ایران را سالهاست نمی فهمند. وگرنه فرهادی همین است که در فیلمهایش می بینید.
وحید یامین پور
اعدام کودک شیعه به دست تروریستهای سوریه
خبرگزاری فارس: تروریستهای سوریه پس از کشتار اعضای یک خانواده شیعه عراقی، تنها بازمانده آن را که یک کودک خردسال بود، دار زدند.

به گزارش فارس به نقل از پایگاه خبری "عراق القانون"، فعالان حقوق بشر عراق اعلام کردند که گروههای مسلح در سوریه اقدام به اعدام یک کودک شیعه عراقی کردند.
بر اساس این گزارش، خانواده این کودک در منطقه "سیدة زینب" در ریف دمشق ساکن بودند که تروریستهای مسلح به منزل این خانواده حمله و پس از کشتار تمام اعضای آن، این کودک را اعدام کردند.
از سوی دیگر شیخ "محمد العریفی" شیخ وهابی سعودی از گروههای مسلح ضد نظام "بشار اسد" خواست که مانع انتشار تصاویر حملات خود علیه نیروهای ارتش و شهروندان سوریه و مخالفان خود شوند.
وی در صفحه خود در شبکه اجتماعی "توییتر" از تروریستهای سوریه خواست که به حملات تروریستی و کشتار و ایجاد رعب و وحشت در میان مردم سوریه ادامه دهند اما مانع انتشار تصاویر جنایات خود شوند.
هیچ چیز نمیتوانست او را از ذکر خدا باز دارد
خبرگزاری فارس: من از اینکه عباس در خانه بود و بچهها اینطور شلوغ میکردند، ناراحت شدم. پس از پایان نماز، از او گله کردم و گفتم: شما در خانه حضور دارید و بچهها اینطور خانه را به هم میریزند؟!

به گزارش گروه حماسه و مقاومت فارس (باشگاه توانا)، خسته از مدرسه برگشتم. در خانه را که باز کردم، صدایی که از داخل به گوش میرسید مرا شگفتزده کرد.
سراسیمه به داخل رفتم. دیدم دو پسرم، حسین و محمد با یکدیگر دعوایشان شده و در حال داد و فریاد هستند. در این حال تلویزیون هم با صدای بلند روشن بود. دخترم سلما که بزرگتر از آنهاست، سعی میکرد تا برادرانش را ساکت کند؛ ولی موفق نمیشد.
وارد خانه که شدم آنها را ساکت و تلویزیون را هم خاموش کردم. تقریباً آرامشی در خانه پدیدار شد. در این لحظه متوجه شدم عباس در خانه است و در گوشهای از اتاق مشغول نماز خواندن. من از اینکه عباس در خانه بود و بچهها اینطور شلوغ میکردند، ناراحت شدم. پس از پایان نماز از او گله کردم و گفتم: شما در خانه حضور دارید و بچهها اینطور خانه را به هم میریزند؟!
او با مظلومیت تمام از من عذرخواهی کرد؛ ولی من با شناختی که از عباس داشتم دریافتم که شکایتم بیمورد بوده است؛ چون عباس در آن موقع آنچنان غرق در نماز بوده که از همه اتفاقاتی که در اطرافش میگذشت، بیاطلاع بوده است.
راوی: صدیقه حکمت همسر شهید بابایی
پخش درس اخلاق از شبکه ماهواره ای شهرام همایون!
مرصاد به نقل از جام نیوز، "شهرام همایون" مدیر و مجری تلویزیون ماهواره ای "کانال یک" (channelone) در برنامه ثابت خود ریشه بسیاری از مشکلات امروز جامعه را نبود اخلاق دانست.
"همایون" در این باره گفت: «همه می دانیم که مسجد یک مکان محترم و مقدس است. تابلویی که از کودکی می دیدم در حیاط مساجد نصب می کردند این بود که از انداختن آب دهان و بینی در حیاط مسجد خودداری کنید. "هرودوت" تاریخ نگار یونانی در توصیف ایرانیان می نویسد، ایرانی ها از انداختن آب دهان روی زمین پرهیز می کنند و آن را بسیار بد می دانند. چگونه یک تغییر و تحول در ما به وجود آمده است که یک صفتی را که ما بد می شمردیم، امروز برای ما عادی شده است. علت این مسئله خیلی روشن است، ما در جامعه مان درس اخلاق نگرفته ایم. ما مدرسه رفته ایم، در مدرسه چه چیزهایی به ما یاد داده اند؟ غیر از الفبای فارسی و چهار عمل اصلی ریاضی سایر چیزهایی که خواندید دو قِران هم نمی ارزد! کجا در مدرسه به ما درس اخلاق داده اند؛ این از مدرسه.
در خانه نیز نه تنها درس اخلاق نگرفتیم بلکه درس ضداخلاق آموختیم. مثلا پدر ما به ما می گفت دروغ نگویید و بعد جلوی چشم ما دروغ می گفت. خود ما جلوی دوربین از آزادی صحبت می کنیم بعد در خانه همسرمان را کتک می زنیم. وقتی که حقوق همسرمان را رعایت نمی کنیم، چطور جلوی دوربین تلویزیون صحبت از آزادی زن می کنیم؟ ما به عنوان انسان آیا در حریم خانه، اداره، کار و رقابت، عدالت را رعایت می کنیم که از دولت و حکومت می خواهیم عدالت را رعایت کند.»
او در خاتمه گفت: «اما راه حل تمام این مشکلات درس اخلاق است. ما جامعه ای هستیم که آموزش ندیده ایم و آنچه که امروزه به آن احتیاج داریم درس اخلاق و تربیت است؛ البته این حرف هایی که می زنم ابتدا باید در مورد خودم اجرا شود. خانم ها و آقایان دولت و نظام را کنار بگذارید، تا خودمان درست نشویم ایران درست نمی شود ما اول باید خودمان را اصلاح کنیم.»
همایون پس از این نطق اخلاقی چند جلد کتاب معلوم الحال روی میز گذاشت و گفت: « مردم! به شرفم سوگند که خواندن این کتاب ها برای شما از نان شب واجب تر است. برای خرید این کتاب ها با ما تماس بگیرید[!]
افشاگري شكست مثلث ترور در قاب "كلوپ ترور" + تصاوير
مرصاد به نقل از باشگاه خبرنگاران؛ در لابه لاي علوم گنجانده شده در كتب مختلف، آشكارترين تعريف ترور و تروريسم از ميان برداشتن فرد يا جمع خاص است ، ولي تاريخ جمهوري اسلامي ايران بر خلاف اين ادعا را اثبات كرد، چرا كه با ترور دانشمندان هستهاي كشورمان، ايران روز به روز به حركت صعودي خود در مسيري كه دشمنان را به ترور وا داشت، ادامه داد تا جايي كه ترور مقصدي شد براي رسيدن به مقصود!
روايت پيروزمندانه سربازان گمنام امام زمان (عج) در انهدام وضربه زدن به شبكه تروريستي «مثلث سياه» يعني آمريكا، انگليس و اسرائيل كه اهداف متعددي را براي آسيب رساندن به ملت جمهوري اسلامي ايران و در راس آن جامعه علمي اين مرز و بوم نشان كرده بودند، دليلي بر اين مدعاست.
روايت مستندي كه براساس آن سربازان گمنام امام زمان (عج) تيم ترور شهداي هستهاي كشورمان، يعني دكتر مسعود عليمحمدي، دكتر مجيد شهرياري، مهندس داريوش رضايينژاد، دكتر مصطفي احمديروشن و دوست و همكارش رضا قشقايي وهمچنين دكتر فريدون عباسيدواني را در چنگ" قانون صفت" خود به دام حق انداختند.
*ترور چگونه تعبير شد؟
ترور در مسير جهاد علمي، براي اولين بار در تاريخ جمهوري اسلامي ايران، ساعت 6 و 30دقيقه صبح يكشنبه 22 ديماه 1388 حوالي منطقه قيطريه تهران لحظاتي بعد از ترور و به شهادت رساندن دكتر مسعود عليمحمدي استاد فيزيك دانشگاه تهران تعبير شد.
اما اين تعبير بر خلاف خواست و انتظار تعبير كنندگان بود، چرا كه عامل ترور شهيد مسعود عليمحمدي باصراحت لهجهاش - كه نشان از خيانت پيشگي او دارد - روز حادثه را چنين توصيف ميكند: "ساعت 4 صبح از خواب بلند شدم، قبلش تماس گرفتم، برنامه تغيير نكرده بود، طبق همان شرايط روز قبل پيش رفتم، موتور را پارك كردم كنار درخت...
و همسر شهيد عليمحمدي كه خود ناظر صحنه ترور است، ميافزايد:"همين كه در را بستم، صداي انفجار را شنيدم".
ملت ايران با استناد به پيشينه و عقبه علمي خود كه در صدر علمي نه تنها خاورميانه بلكه جهان قرار دارد چرا که نبوغ شهداي هستهاي دليلي بر اين ادعا است، از همان ابتدا با " شعار مرگ بر اسرائيل" سرنخهاي عاملان ترور را به خوبي نشانه رفتند، نشاني كه با شعار"مرگ بر اسرائيل" خودنمايي ميكرد.
يكي از عوامل ترور استاد شهيد عليمحمدي چندي بعد از عمليات دستگيري، رودرروي همسر اين شهيد قرارميگيرد تا يار ديرين شهيد دكتر مسعود عليمحمدي حرفهاي ملت ايران را اينگونه با او بيان كند:"جاي دكتر كه خالي نميمونه، من مطمئنم، ولي اين دشمن بود كه خودش را با اين كار رسوا كرد، اين اسرائيل بود كه خودش را رسوا كرد، با اين كار نشان داد كه چه دشمني بزرگي دارد، چون ما ميدانيم كه هزينههاي خيلي زيادي كرده بود در اين كار، من مطمئنم پشت اسرائيل حتما آمريكا بوده است،من مطمئن هستم، چون دشمن اصلي ما از اول آمريكا بوده است".
*اسرائيل از پيشرفت هستهاي ميترسد نه از بمب اتم
البته معدوم جمالي فشي عامل ترور شهيد عليمحمدي پس از دستگيري پرده از ماهيت جعلي بودن و ترس از پيشرفت كشورمان را اينگونه و با اين جملات برداشت:"اسرائيل از بمب اتم نميترسد،از پيشرفت هستهاي ايران ميترسد."
پردهبرداري از اولين سكانس خيانت رژيم صهيونيستي آخرين پرده عمر قاتل دكتر مسعود عليمحمدي بود، چرا که لحظاتي قبل ازاعدام، به اين باور قلبي مردم كه "اسرائيل از پيشرفت هستهاي ايران ميترسد" اعتراف كرد.
اما اتاق فرماندهي ترور اگرچه در "تل آويو" تشكيل جلسه ميداد ولي فرمان را از واشنگتن و لندن يعني آرامگاه سيا و MI6 دريافت ميكرد، چنان كه "آرييه داد" عضو كنيست رژيم صهيونيستي اقرار ميكند "با افراد مختلف! و حتي مجاهدين خلق در مورد ترور دانشمندان هستهاي ايران به توافق رسيديم، ما قصد داريم به آنها صدمات جدي وارد كنيم."
*جمالي فشي آينه آينده خيانتکاران
معدوم مجيد جمالي فشي عامل ترور شهيد دكتر مسعود عليمحمدي راهي را انتخاب كرده بود كه پايان آن، آغاز راه عمليات برقآسا و غرورآفرين براي سربازان گمنام امام زمان (عج) بود، پاياني كه جمالي فشي از عاقبت شوم آن لحظاتي قبل از اجراي حكم اعدام خود اينگونه بيم داده بود:" واقعا آخر راه كج و بدي همینه – همين كه من اينجا وايستادم – من آينه آيندشونم."
ولي گويا اعلام خطر جمالي فشي براي كساني كه اين راه بي بازگشت را انتخاب كرده بودند، دير بود به طوريكه اقدام سربازان گمنام امام زمان (عج) در دستگيري و انهدام تيم آنها به خوبي راوي اين مهم است.
سرنخهاي متعددي همچون عكسهاي مختلف به دست آمده- كه نمونههاي كوچكي است- حلقههاي محاصره را تنگتر و تنگتر ميكند، به طوريكه اعضاي اين تيم تروريستي در تور اطلاعاتي كشورمان گرفتار ميشوند.
*اعضاي تيم ترور دانشمندان هستهاي
و اما تيم ترور چه كساني بودند؟ از چه زماني شروع كردند؟ و چگونه كار كردند؟
باشگاه خبرنگاران در طول اين مستند سعي کرده است تا پاسخ اين سوالات را از لابه لاي اعترافات متهمين پيدا کند و به عبارتي اثبات کند ادامه خيانت به ملت ايران به يمن نفس گرم شهدا در نقطهاي خواهد شکست و اين مستند دليلي براين ادعاست.
اين مستند به رونمايي از ماهيت تاريك تيم تروريستي و افشاي بخشي از اعمال جنايتكارانه آنها ميپردازد، گروهي كه خواهند گفت چگونه در راه بي بازگشت خيانت و ترور گام برداشتند.
بهزاد عبدلي، فيروزه يگانه با اسم مستعار ساناز، مريم زرگر، رامتين مهدوي موسايي و آرش خردكيش با اسمهاي مستعار فرشيد، بهزاد و آران، اعضاي تيمي هستند كه راه جمالي فشي را پيموده و در انتظار عاقبت او نيز هستند.
بهزاد عبدلي در مقابل لنز دوربين، نحوه جذب خود دراين تيم را فقط با كنار هم چيدن چند كلمه عنوان ميكند "سال 86 يواش يواش جذب تيم تروريستي ... شدم".
فيروز يگانه با اسم مستعار ساناز نيز در اين رابطه ميگويد "با يك خانمي به نام مريم زرگر در پارك آشنا شدم".
مريم زرگر با ادبياتي مجازي ميگويد: "من از طريق چت با فردي به نام پارسا آشنا شدم، در سال 88 من را براي آموزش به اسرائيل اعزام كردند".
رامتين مهدوي موسايي نيز مدعي ميشود: "از طريق سايت... با اين گروه آشنا شدم".
يكي از مهمترين عناصر اين تيم نيز خود را آرش خردكيش با اسمهاي مستعار فرشيد، بهزاد و آران معرفي ميكند،]البته در خلال مستند خواهيم ديد چگونه به عنوان يکي از مهره هاي کليدي تيم ترور به شمار مي رود[.
مريم ايزدي، فواد فرامرزي، نشمين زارع با اسم مستعار شادي كه از پاييز سال 89 با اين گروه آشنا شد، محسن صدقي آذر با اسم مستعار سعيد كه از سال 1389 توسط پدرش با اين گروه آشنا شده است، ايوب مسلم، تارا باقري با اسمهاي مستعار نغمه و ندا، مازيار ابراهيمي با اسمهاي مستعار سامان، اميريل و اميرعباس كه مسئول اصلي چند عمليات ترور است از ديگر اعضاي اين گروهك به شمار ميروند.
*همکاري برخي از کشورهاي همسايه با تروريستها
در تحقيقات بدست آمده از اعضاي دستگير شده اين تيم سازمان يافته تروريستي متاسفانه مستنداتي ازهمكاري اقليم مجاور مبني بر در اختيار قرار دادن خاك خود در جهت آموزش و همچنين همكاري يكي از كشورهاي همسايه در جهت اعزام اين تروريستها به لانه عنكبوتي موساد در حومه تلآويو يافت ميشود.
بهزاد عبدلي يكي از اعضاي تيم ترور كه از سال 86 با اين تيم و عوامل پشت پرده آن در ارتباط است در اين زمينه ميگويد: "اوايل سال 88 از طريق اين گروهك و بخصوص ... معرفي شدم به كسي به اسم ... و از من همكاري خواستند و اعلام كردند: اين گروهك از طريق آمريكا و اسرائيل شارژ مالي ميشود".
ساناز يا همان فيروزه يگانه در تشريح فعاليت خود ميگويد: "بهزاد به من گفت كه بهتر است بياي تهران، واسه دوره آموزشي، ميخواهيم به يک جايي اعزام بشويم."
*اسرائيل محل آموزش تيم ترور دانشمندان هستهای کشور
چگونگي تشكيل "تيم ترور" در خلال تشريح اعضاي اين تيم به خوبي نمايان است، مخصوصا وقتي بهزاد عبدلي ادامه ميدهد: "ازم خواستند كه يك دوره توي[اقليم مجاور[ ببينم، دوره اطلاعاتي، وقتي من به ... رفتم اونجا من را به يك آقا معرفي كردند، من به همراه اين آقا به يك كمپ در حوالي غرب ... اردوگاه متروكه بود، رفتيم اونجا واسه دوره آموزش، دوره آموزش نظامي ديدم، موتور سواري، آموزش تيراندازي، دفاع شخصي، اين آموزشها را انجام داديم، آموزش اطلاعاتي هم به ما دادند، مثلا اگر اطلاعاتي چيزي خواستند جمع آوري كنيم، چه جوري عكس برداري كنيم".
مريم زرگر نيز ادامه ميدهد:"در يكي از آموزشها من را به ... بردند،براي آموزش سلاحها و آموزشهاي اطلاعاتي كه به من ياد دادند نفوذ و نزديك شدن به افراد را خيلي خوب ياد دادند".
آرمان يا فرشيد يا بهزاد كه همان آرش خردكيش است يا به عبارتي مرد هزار چهره تيم ترور، توضيح ميدهد:"توي همين... يك پيست تمرين موتورسواري را شروع كن كه به يه جايي مهارتتو برسانيم كه بتوني به خودروي در حال حركت بمب بچسباني، به من گفتند كه اين دورهاي كه اينجاست اگر بخواهي با امكاناتي كه داريم تا اين حد ميتوانيم آموزش بدهيم،و اگر بخواهي آماده باشي2 ماه هم توي اسرائيل دوره ميبيني كه آموزشات تكميل بشه، بعد كه برگشتي ايران يك عمليات براي ما انجام بدهي ترتيب خروجت را ميدهيم".
اعضاي تيم ترور در پادگاني در حومه تلآويو مستقر شده و شيوه كلاسيك "ترور اسرائيلي" كه پيش از اين در كشورهاي عربي- اسلامي توسط رژيم صهيونيستي انجام ميشد را فرا ميگرفتند.
بهزاد عبدلي ميگويد:" وارد خاك تركيه كه شديم از آنجا در يك كشتي به يك كشور ديگر رفتيم كه بعدها فهميديم قبرس است، بعد از قبرس وارد خاك اسرائيل شديم در يك شهر كوچكي نزديك تلآويو مستقر شديم".
آرمان، فرشيد، بهزاد يا آرش که ميداند دوربين ما لحظهاي از او چشم برنميدارد ميافزايد: "ما وقتي كه رسيديم و سوار قايق شديم، قايق رسيد به بندري كه بايد پياده ميشديم، بعد ما را بردند به يك شهري و دوري در شهر زديم، اون روز كار خاصي نداشتيم تا روز بعدش، كه براي اولين بار وارد محيط پادگان شدم..."
مازيار ابراهيمي يا همان سامان، اميريل، اميرعباس در تكميل صحبتهاي آرش ميگويد:"ما را اعزام كردند به اسرائيل و در آنجا آموزش كار با مواد منفجره و كار و آموزشهاي نظامي تيراندازي را ديديم".
آرش ادامه ميدهد:" داخل پادگان ما را با خودرو بردند، يك سوله كوچكي بود، كه اول آموزشها داخل آن سوله بود كه داخل آن سوله اول اول در مورد سلاحها بود، بعد از سلاحها در مورد بمب تئوري صحبت كردند، بعد در مورد مونتاژ بمب صحبت كردند".
مريم ايزدي كه همه گونه نيازهاي اربابان وحشيصفت صهيونيستي خود را تامين ميكند، ميگويد:"به من آموزش دادند؛ آموزشهاي سوژهيابي، تشخيص هويت و تحت تعقيب قرار دادن سوژه".
بهزاد كه زوج كاري آرش به شمار ميرود ميافزايد:"يك دوره عمليات، بيشتر عملياتي تكميلي همان دوره آموزشي بود كه در... ديده بوديم، كلاسهاي آموزشي خيلي زيادي در مورد حرف زدن با ما حرف ميزدند كه چكار بايد انجام بدهيم، مثلا چطوري بايد قرار ملاقاتمان را چك كنيم".
آرش خردكيش ادامه ميدهد:" بعد از يك ماه كه آموزشهاي تئوري تمام شد شروع كرديم يك پيست موتورسواري در همين سمت پادگان بود، بمب تايمردار به ما دادند كه موقع چسباندن بايد كليد استارتر تايمر را ميزديم، حساب ميكرديم كه دور بشويم، ضمن اينكه توي دوره اينها هر از گاهي بعضي روزها، مسيرها را تعيين ميكردند كه بايد بعد از چسباندن، ازمسير معين خارج ميشديم، اول آزاد بوديم در تغيير جهتها، بعد كه جلو رفتيم يك مسيري كه مدنظرشون بود، مواد ضعيف انفجاري بود كه عملا ميزدي به موتور يك انفجاري خيلي جزئي صورت ميگرفت".
*وعده کمک مالي آمريکا به تيم ترور
اما طمع هميشه يك پاي ثابت جرم و جنايت بوده و وعده حمايت مالي زيباترين نوع آن به شمار ميرود به طوري كه بهزاد عبدلي يكي از اعضاي اصلي تيم ترور به اين نكته اشاره ميكند و ميگويد:"به ما حمايت قول مالي داده بودند، قول تضميني داده بودند كه هيچ مشكلي براي ما پيش نميآيد".
آرش خردكيش نيز در اين رابطه ميافزايد:"بعد از اينكه دوره تمام شد پول دادند به نفرات حاضر در دوره، و ترتيب برگشتشان اول به ... دادند".
*استفاده ابزاري از زن در عملياتهاي ترور
اما يكي از ترفندهايي كه در اين پروژه براي اولين بار طراحي شده بود استفاده از زنان به عنوان ابزار عملياتهاي تروريستي بود؛ البته در اين ميان حتي از بردگي جنسي نيز دريغ نشده است چرا كه زرگر ميافزايد:" بعد از يك ماه من را به خونهاش دعوت كرد!"
محسن صدقي آذر كه سعي دارد به صورت كامل خيانت خود را تشريح كند توضيح ميدهد:"اين گروه به اين صورت عمل ميكرد كه كسي كه قرار بود از او جمع آوري اطلاعات شود توسط يك خانم به عنوان اغواگر به ايشان نزديك شده و فيلمبرداري ميشد از اين قضايا".
مريم ايزدي ادامه ميدهد:"توي كافي شاپ به من گفت كه كار اغواگري را انجام بده".
تارا باقري با اسمهاي مستعار نغمه و ندا نيز در تكميل صحبتهاي همدستش ميگويد:" با اغواگري به افراد مختلفي كه به من معرفي ميشد ارتباط برقرار ميكردم،از آن طريق و از آنها فيلم تهيه ميكردم و بر عليه آنها استفاده ميكردم، اين فيلمها باعث ميشد كه آنها اطلاعاتي را كه شخصيت اصلي گروه ميخواهد به او بدهد".
و البته وظيفه صدقي آذر در تيم تروريستي نصب دوربين مدار بسته بود.
*صدور نخستين دستور عمليات ترور
اتاق عمليات مثلث شوم ترور، زمان اولين عمليات را صادر ميكند و مرحله نخست عمليات با جمع آوري اطلاعات و شناسايي دكتر مسعود عليمحمدي كليد ميخورد.
مريم زرگر توضيح ميدهد: "ما بايد به صورت نوبتي يعني هر نيم ساعت به نيم ساعت ورود و خروج دكتر عليمحمدي را كنترل ميكرديم".
روز عمليات دو نفر كه از فيلتر آموزشهاي تلآويو بالاترين نمره را كسب كرده بودند مامور انفجار مي شوند، بمب در موتوري كه جمالي فشي آن را حمل ميكند و قرار است مقابل درب منزل دكتر عليمحمدي زنجير شود،جاسازي شده است.
اميريل يا همان مازيار ابراهيمي در اين رابطه ميافزايد:" اولين عملياتي كه انجام داديم عمليات شهيد دكتر عليمحمدي بود، سه تا تيم بوديم، يك سري كه با ماشين فقط براي پوشش و مراقبت بودند و كمي دورتر از محل حادثه و من هم با خودرويي دورتر منتظر آنها بودم كه وقتي موتور را قرار ميدهند در وقت مناسب كه منفجر ميكنند به خودروي من بيايند و از آنجا با هم متواري شويم".
آرش خردکيش ميافزايد:"5 روز قبل ا زاينكه عمليات دكتر عليمحمدي انجام شود با من تماس گرفتند، و قرار شد كه براي انجام عمليات بيام تهران، كه اومدم تهران، به اعضاي گروه پيوستم و اون جمعآوريهايي كه انجام داده بودند در اون 5 روز چك كردم".
البته آرش در محل حادثه و در مقابل دوربين عمليات آن روز را اينگونه بازگو ميکند:"روز عمليات صبحش طبق قراري كه داشتيم يك موتور را دم درش ]منظور دم در منزل عليمحمدي است[ زنجير كرده بوديم، بعد بالاتر از اونجا كه يك ساختمان در حال پي كندن است ]با دست اشاره مي کند به ساختماني که مقداري بالاتر از جايي است که مصاحبه با او صورت ميگيرد[ من مستقر شده بودم، و 100-200 متر بالاتر يك فرعي است و داخل آن فرعي يك پرايد منتظر من بود، اعلام كردند كه از پاركينگ ميآيند بيرون من كه رويت كردم، ريموت را فشار دادم، بعد از زدن ريموت به سمت پرايد رفتم، سوار پرايد شدم و از آن كوچه ما رفتيم، وارد اتوبان شديم و رفتيم به خونه تيمي، يك ساعت و ربع بعد كه موتور را گذاشته بوديم توي كوچه آمد اطلاع داد كه عمليات موفقيتآميز بوده است".
سازماندهي اين تيم تروريستي از اين جهت پيچيده بوده است كه اعضاي تيم به صورت سلولي فعاليت ميكردند و زيرشبكهها از فعاليت گروههاي موازي اطلاعي نداشتند اگرچه در برخي از موارد ماموريتشان مكمل هستههاي ديگر است، به گونهاي كه اعضاي تيم از نحوه عملكرد ساير اعضا اطلاعي ندارند چرا كه در روش سلولي هر شخص مسئول انجام وظايف محوله خود بوده و از ديگر اعضا خبري ندارد.
*دريافت پيام دوم براي ترور بعدي
با دريافت پيام ديگري از اتاق ترور، عوامل تيم در خانه تشكيلاتي پونك گرد هم ميآيند تا هدف بعدي را نشانه روند، يعني دكتر مجيد شهرياري استاد فيزيك دانشگاه شهيد بهشتي تهران.
بهزاد عبدلي پاي ثابت تيم ترور بار ديگر از دعوت خودش براي عمليات ديگر خبر ميدهد و ميگويد:"در سال 89 اونجا به من اعلام كردند كه يك عمليات در تهران انجام مي شود به نام استاد شهرياري، به تهران آمديم، موقع عمليات شد، زمان ملاقات را روي ايميل به من ابلاغ كرده بودند و من هم چند روز بعد وارد تهران شدم، چند نفر را ملاقات كردم، مسيرهاي عمليات را براي ما تشريح كردند، كار هر نفر را اعلام كرده بودند، سالار مسئول تداركات بود يعني هر چيزي كه نياز داشتيم سالار تهيه ميکرد، علي خودش مسئول تحقيقات بود و همراه با فرشيد مسئول جمع آوري تحقيقات اطلاعات در مورد نحوه عمليات بودند و ساناز هم مسئول بود عمليات را پشتيباني كند".
اما ساناز يا همان فيروزهيگانه روند عمليات ترور استاد مجيد شهرياري را اينگونه تشريح ميكند:" در اين عمليات ما نميدانستيم كه موفقيتآميز است يا نه، و سرنشيني كه باهاش بود خانمش بود، من مسئول اين كار شدم كه با يك گريم خاصي كه مثلا صورتم را سبزه كرده بودند، ابروهايم را درست كرده بودند، لنز گذاشته بودند به چشمانم و عينك گذاشته بودند كه از شناسايي بيفتم".
بهزاد اينگونه تكميل ميكند: "بعد از اينكه يك روز ما به محل حادثه رفتيم و جزييات مشخص شد كه هر كدام چه نقشي داريم و چه كاري بايد انجام دهيم روز عمليات حول و حوش ساعت 6:30 فرشيد دنبال من آمد، با هم رفتيم به محل حادثه..."
آرش با دستاني اسير دستبند و بي آنكه عرق شرمي از خيانت به مردم مملكتش در چهره انسانگونهاش پديد آيد، ادامه ميدهد:"اينجا ]اشاره به محل توقف در زمان ترور[ با موتور پولسار ايستاده بوديم و كلاه كاسكت داشتيم".
و بهزاد ادامه ميدهد:" بالاتر از ما علي و ساناز داخل يك پژو 405 نقرهاي جلوتر از ما بودند و سالار هم از]دم[ در خونه شهيد را همراهي ميكرد، ماشين شهيد را همراهي ميكرد تا به محل حادثه ميرسيد، ما به همديگر مرتبط بوديم".
اما همراه شهيد دكتر مجيد شهرياري كه در زمان ترور اين استاد فيزيك و نابغه علمي-معنوي كشورمان هدايت ماشين را بر عهده داشت در اين خصوص ميگويد:"يك ربع يا 10 دقيقه به 7 صبح بود كه از دم در خونه حركت كردم، شهيد شهرياري سمت راست جلوي خودرو نشسته بود و همسرشان خانم دكتر قاسمي پشت سرشان نشسته بود، ما از لاين كندرو داشتيم حركت ميكرديم كه به سمت مسير كه به داخل اتوبان برويم".
عبدلي ميافزايد: "موقع عمليات كه شد به ما خبر داده شد كه سوژه مورد نظر دارد به شما نزديك ميشود".
آرش نيز اينگونه ادامه ميدهد:"موقعي كه پيچيدند تا وارد اين سمت خيابان شوند، چند متر پايين تر به آنها رسيديم".
همراه شهيد دكتر شهرياري ميافزايد:"در لاين كندرو آمديم سرعتمان را كم كرديم كه بپيچيم و از بلوار اوشان برويم بالا، دقيقا جلوي همين تابلو ]با دستش تابلويي را كه شهيد شهرياري دقيقا مقابل آن به شهادت رسيده بود به ما نشان ميدهد[ يك موتورسواري آمد و ..."
آرش كه سركرده اصلي گروهك ترور به شمار ميرود در ادامه ميافزايد:" من بمب را به در جلوي سمت راست ماشين چسباندم، بعد ما سريع دور شديم از محل و وارد بلوار اوشان شديم و از انتهاي اتوبان امام علي آمديم و وارد اتوبان شديم".
و بهزاد عبدلي نيز پايان ماجرا را صرفا با سه كلمه اينگونه بيان ميكند:"بمب، ريموتي بود".
اما در اين حادثه موج انفجار به حدي بود كه حتي يكي از اعضاي تيم تروريستي كه سوار بر موتور بود به زمين ميخورد.
يكي از سرنشينان موتور ميگويد:" قبل از اينكه من از خودروي شهيد فاصله بگيرم ريموت را زدم و من هم مورد اصابت بمب قرار گرفتم و زمين افتادم".
مريم ايزدي در اين خصوص ميگويد:"وقتي كه بمب را گذاشتند و به ماشين چسباندند امواج آن بمب باعث شده بود كه موتور زمين بخورد و سرنشين آن زخمي شود كه ما بهش كمك كرديم".
بهزاد عبدلي همچنين ميافزايد: "روز حادثه خانمي هم با شهيد شهرياري داخل ماشين بود".
البته در اين حادثه همسر شهيد شهرياري نيز كه با وي همراه بود، مجروح ميشود.
همسر شهيد شهرياري كه يكي از جانبازان عمليات ترور به شمار ميرود و در روز ترور شهيد دكتر مسعود عليمحمدي نيز ناظر صحنه بود، شهادت همسرش را اينگونه توصيف ميكند: "باعث افتخار ملت ايران است، گرچه ايشان ]دكتر شهرياري[ به خصوص براي خانواده، فرزندان و من فوق العاده سنگين و فوق العاده تاثرآور است چرا كه ايشان پدر و همسر بسيار خوبي بود".
*پايان خوش خدمتي تيم ترور به اربابان صهيونيستي
ساناز انتهاي خوش خدمتي خود را اينگونه عنوان ميكند:"وقتي خبر بردم و وقتي گفتم كه شهيد شهرياري شهيد شده، خانمش هم زخمي شده و اطلاع دادم، پول را به من دادند".
اما اين پايان كار مثلث شوم ترور نبود چرا كه داريوش رضايي نژاد هدف بعدي اين تيم تروريستي اعلام ميشود.
بهزاد عبدلي در اين رابطه ميافزايد:"اواخر تيرماه 1390 ايميلي به من اعلام شد براي عملياتي ديگر".
مريم زرگر نيز در تكميل اين صحبتها ميگويد:" در عمليات آقاي رضايي ]نژاد[ مثل ترورهاي قبلي كه انجام داده بوديم باز دوباره گروه ما دور هم در تهران جمع شديم".
پس از عمليات شناسايي، يكم مردادماه سال 1390 براي اين جنايت تعيين ميگردد.
اما روش ترور اين بار متفاوت است؛ اسلحه يكي از راكبين موتورسيكلت داريوش رضايي نژاد محقق جوان كشورمان را مقابل چشمان همسر و فرزند كوچكش آرميتا به شهادت ميرساند.
عبدلي در توضيح اين عمليات ميگويد:" برخلاف ساير عملياتها در اين عمليات اصلا از بمب استفاده نشد و از تفنگ استفاده شد".
همسر شهيد داريوش رضايينژاد كه لحظه ترور در خاطر او حك شده است، در اين خصوص ميافزايد:"من سريع از ماشين پياده شدم و ضارب را دنبال كردم، چند متر از ماشين دور شده بودم كه با صداي شليك به خودم آمدم، چون ضارب داشت به سمت منم شليك ميكرد، منم افتادم، صداي موتور را ميشنيدم كه دور ميشد".
عوامل مزدور وابسته به رژيم صهيونيستي در حالي درصدد بستن پرونده زندگي شهيد داريوش رضايينژاد بودند كه پرونده خدمت و نجات او براي هميشه در اذهان عمومي امت اسلامي ايران باز خواهد ماند.
اما بهزاد عبدلي كه در هر سه ترور پيشين نقش اساسي داشت براي بار چهارم براي تروري ديگر دعوت شده و اعلام آمادگي ميكند.
اما پرده چهارم واقعه ترور دانشمندان هستهاي كشورمان كه اين بار قهرمان آن شهيد مصطفي احمدي روشن بود بار ديگر با حضور بهزاد عبدلي شكل گرفت به طوري كه در اين خصوص توضيح ميدهد: "سال 90 دوباره من را خواستند براي عملياتي ديگر در تهران و اعلام كردند دقيقا همان عمليات به همان شكل صورت ميگيرد و اين دفعه عكسي را به من نشان دادند به اسم احمدي روشن بود".
رامتين مهدوي موسايي در ادامه ميگويد:"با مريم و بهزاد آمديم براي شناسايي، من آنها را تا جايي ميرساندم و اينها ميرفتند عكسبرداري ميكردند و اطلاعات و تحليلهايشان را ميآوردند در داخل خونه تيمي انجام ميدادند كه چه كاري بايد انجام شود".
تاكيد ميشود براساس مستندات، بخشهايي از جمع آوري اطلاعات بر روي ترور شهيد مصطفي احمدي روشن در مكاني به غير از خانه تيمي صورت گرفته است، چرا كه چند نفر از اعضاي تيم جمع آوري اطلاعات در شاخههاي عملياتي نقشي ندارند و تنها وظيفه جمعآوري و شناسايي بر روي افراد و محل ها را بر عهده دارند.
بهزاد ميگويد: "دراين عمليات دو بار قرار ملاقات گذاشتيم در يك كافه ... واقع در خيابان خيام شمالي".
آرام، فرشيد، بهزاد كه اسمهاي مستعار آرش خردكيش است و در دو ترور قبلي نقش کليدي داشته است، ميافزايد: 6 روز قبل از عمليات شهيد مصطفي احمدي روشن به اعضاي گروه پيوستم و يك جمع بندي روي تايمهايي كه اعضاي گروه قبلا درآورده بودند و حدود 12، 13 روز كار كرده بودند يك جمع بندي نهايي انجام داديم و قرار شد روز عمليات كار را انجام بدهيم".
سرشاخههاي عملياتي 21 ديماه 1390 يعني روزهاي مصادف با سالگرد ترور شهيد عليمحمدي را براي ترور مصطفي احمدي روشن انتخاب ميكنند.
اميرعباس، سامان، اميريل يا همان مازيار ابراهيمي نيز در تشريح اين عمليات ميگويد:"عمليات بعدي ما عمليات شهيد احمدي روشن بود، در اين عمليات من مسئول عمليات بودم و وظايف طوري تنظيم شده بود كه ايشان را در محله تردد خودشان در خيابان شريعتي به سمت جلفا و پل سيدخندان بمب را روي ماشينشان نصب كنيم".
البته شايد تروريستها كه نقشه ترورهايشان را به خوبي قبول داشتند هيچگاه تصور نميكردند در كمين دوربينهاي امنيتي باشند.
بهزاد، حادثه 7 صبح خيابان گل نبي تهران را اينگونه تشريح ميكند:" روز حادثه فرا رسيد، روز عمليات من و فرشيد سوار بر موتور اولي بوديم".
فرشيد ميافزايد:"من راننده موتور بودم، بهزاد بايد بمب را مي چسباند و يك خودروي 206 داشتيم كه سالار و فرانك داخل آن بودند، و بايد ميآمدند جلوي خودروي شهيد احمديروشن تا سرعتش را ميگرفتند."
فرشيد كه اسم اصلي او آرش خرد كيش است در محل حادثه اينگونه ادامه ميدهد:"موتور را داخل كوچه گذاشتيم، موتور مشكي و منتظر مانديم، بعد از 10 دقيقه كه گذشت موتور را آورديم سر خيابان، آماده روي موتور نشستيم تا موتور تعقيب كننده اول اعلام كرد كه ماشين احمدي روشن به موضعي كه ما هستيم، دارد نزديك ميشود".
بهزاد ادامه ميدهد:"بعد از اين توقفها كه حول و حوش 15 دقيقه طول كشيد ماشين استاد احمدي روشن به سمت پايين آمدند، 206 هم پشت سرش بود".
ساناز كه وظيفه پشتيباني را بر عهده داشت چگونگي حرکت به سمت ماشين دکتر شهرياري را نشان ميدهد و ميگويد:"تا يك حدي رفتيم و گروهمان اونجا بودند من سرعتم را زياد كردم پيچيدم جلوي آقاي احمدي روشن، سرعتش كم شد."
فرشيد راننده موتوري كه بهزاد سوار آن بود در محل حادثه با اشاره به مكان ترور ميگويد:" توي اين موضع بود كه ما به ماشين شهيد رسيديم و بمب را به خودرويشان چسبانديم و ماشين جلوي نردههاي سفيد ]با دست برخي نردههاي حفاظ كنار خيابان را كه شهيد مصطفي احمدي روشن نزديك آن به شهادت رسيده، اشاره ميكند[ بمب منفجر شد و ما با موتور از آنجا به انتهاي مسير رسيديم، پيچيديم سمت چپ."
التبه شايد تروريستها كه نقشههاي طراحانشان را قبول داشتند هيچگاه تصور نميكردند در كمين دوربينهاي امنيتي باشند چرا كه تصوير يكي از دهها دوربين امنيتي لحظاتي قبل از عمليات تروريستي را ثبت كرده است و سرنخهاي مهمي را از اين تيم تروريستي در اختيار دستگاه هاي امنيتي قرار داده است.
ناگفته نماند توسط همين دوربينها تصوير آرش كه حامل كيسه بمب بود در يكي از عملياتها با دوربينهاي عملياتي شكار ميشود و مورد شناسايي قرار ميگيرد.
سامان يا اميريل در ادامه ميگويد:"عمليات بعدي عمليات دكترعباسي بود كه درآنجا من مسئول عمليات بودم".
*رئيسي که براي پيشرفت زنده ماند
اما دكتر فريدون عباسي يكي ديگر از هدفهايي بود كه اين تيم تروريستي درصدد از ميان برداشتن وي بودند اما او حالا رئيس سازماني است كه در جهاد علمي كشور پيشرو است، يعني سازمان انرژي اتمي ايران.
دكتر فريدون عباسي با چهرهاي متبسم- که شايد به ناتوان بودن دشمنان نظام ميخندد- حادثه روز ترور خودش را که مصادف با روز ترور دکتر شهرياري بود اينگونه روايت ميكند:"از نوبنياد حركت كردم، مسير شلوغي را انتخاب ميكردم مسيري كه ماشينها کند باشند، حركتم را سريع كردم، ميخواستم به موقع برسم به دانشگاه، چون با آقاي دكتر شهرياري قرار داشتم كه همديگر را در همان اول صبح ببينيم."
اميرعباس ادامه ميدهد:"تفكيك وظايف كردم براي بچهها، يك خودرو يك مقدار بالاتر يعني از شمال به جنوب بلوار دانشگاه شهيد بهشتي مراقب تردد دكتر بود، خود من و يكي ديگر از اعضاء داخل خودروي ديگري در نزديك خيابان ولنجك بوديم..."
رامتين مهدوي موسايي در ادامه ميافزايد: " ما در تيم ترور دكترعباسي بوديم".
نشمين زارع با اسم مستعار شادي نيز ميگويد:"دو تا ماشين را به ما نشان دادند، يكي پژو و ديگري سمند و به ما گفتند بايد عمل همراهي و پشتيباني اين دو ماشين را انجام بدهيد. من و شوهرم دنباله رو اين دو تا ماشين بوديم..."
شوهر شادي در تكميل سخنان همسرش ميگويد:" نقش ما نيز به عنوان پشتيباني بود، كه چون ماشين ما تاكسي زرد رنگ بود، 405 و عمومي بود، گفتند پشت سر ماشينها به فاصله 5 الي 6 متر به عنوان آخرين ماشين قرار بگيريد."
نشمين ادامه ميدهد:" كه اگر تصادفي، تيراندازي و يا هرگونه مزاحمي و يا توقفي پيش آمد ما فورا بايستيم و سرنشينان آنها را سوار كنيم و به سرعت از محل دور شويم".
دكتر عباسي ادامه ميدهد:"7:42 بود كه بمب به من چسبيد، نزديك ميدان دانشگاه، كه يك دفعه يك صدايي را شنيدم به در ماشين برخورد كرد، تا صدا را شنيدم سرم را برگرداندم موتور سوار را كه با هيئت ديدم، از ديدگاه من صدا و موتور به آن شكل يعني بمب، اينجا ديگر من فوري ترمز گرفتم و به خانمم هشدار دادم كه بپر بيرون، سريع گفتم بپر بيرون، گفتم حالا تا اين دور شود بخواهد بزند من ترمز گرفتهام، همزمان كه كمربند را باز ميكردم در ماشين را هم باز كردم و با يك لگد روي در و درب را باز كردم و پريدم بيرون، يعني با اين فرض كه منفجر ميشود،حداقل همسرم آسيب نبيند. يعني فقط خودم در معرض بمب باشم، ولي دويدم به سمت عقب ماشين ديدم منفجر نشد، رفتم آن طرف ديدم همسرم پياده نشده اينجا بود كه يكدفعه حالت تقاضاي وقت اضافه كردم از خدا (با خنده) يعني گفتم تا حالا نشده دويدم دوباره سمت در ماشين و در را باز كردم و با شدت ايشان را از ماشين كشيدم بيرون، بمب منفجر شد".
همسر دكتر عباسي در اين خصوص ميافزايد: "البته ايشان از صورتش كه خدا رحم كرده بود گونهاش تركش خورده بود، دستش تا مدتي از كار افتاده بود."
مثلث ترور ياراي مقابله با سربازان گمنام امام زمان (عج) را ندارد
بايد خاطر نشان کرد که پيچيدگي عملياتها، اسامي متعدد و رمزآلود، پشتيبانيهاي همه جانبه مثلث سياه ترور يعني آمريكا، انگليس و اسرائيل هم نميتواند تروريستها را از كمين چشمهاي بيدار دستگاه امنيتي-اطلاعاتي كشور مصون بدارد و تلاشهاي شبانه روزي سربازان گمنام امام زمان (عج) به ثمر مينشيند.
اشک شوق مادري که نَگِريست
مادري كه در شهادت فرزندش نَگِريست حال پس از دستگيري عاملان ترور دانشمندان هستهاي كشورمان اشك شوق از چشمانش جاري ميشود و ميگويد:" خيلي خوشحالم، خدا را شكر ميكنم، براي همه بچه ها دعا ميكنم".
مادر شهيد احمدي روشن مي افزايد:"خوشحالم كه دستگير شدند، اين نشان ميدهد اطلاعات ما خيلي قوي است و شبانه روز بچهها تلاش ميكنند".
بی بی سی:هدف تحریم ها براندازی است/تحریم ها بی اثربوده اند

[سلطانپور]: انتظار میرود
طرح افزایش تحریمهای ایران که دیروز در مجلسخبرگان آمریکا به تصویب رسید به زودی
به تصویب مجلس سنا هم برسد و روی میز باراک اوباما برود برای امضای نهایی
تحریمهایی که بعضی نمایندگان شدیدترین تا حالا خواندهاند.
[سینا علینژاد]:
هشدارای شدید و غلیظ علیه برنامه اتمی ایران در کنگره آمریکا، پیش از تصویب قانون
دیگری در این کشور ایلیانا رزلهتینن از طراحان اصلی این قانون تا آنجا پیش رفت که
گفت اگر برنامه اتمی ایران مهار نشود امنیت و آینده مردم آمریکا به خطر خواهد
افتاد.
[ایلیانا رزلهتینن]: هدف این توافقنامه فراحزبی که توسط دو شاخه کنگره
اتخاذ شده، محکم کردن حلقه دور گردن حکومت ایران است.
[سینا علینژاد]:
تحریمهای تازه در کنگره مخالفانی هر چند اندک، ولی صریحالهجه داشت.
[دنیس
کوسینیچ]: این تحریمها مستقیماً جامعه مدنی ایران را تضعیف میکند و به رژیم ایران
فرصت میدهد نارضایتی داخلی را بیشتر سرکوب کند.
[علینژاد]: بر اساس این طرح
شرکتها و افرادی که با صنایع نفت و گاز پتروشیمی و همچنین بانک مرکزی ایران همکاری
میکنند هدف گرفته خواهند شد، با این حال بعضی نمایندگان میگویند این تحریمها
هنوز برای منصرف کردن ایران کافی نیست.
[براد شرمن]: امیدی ندارم که این میزان
تحریمها کافی باشد. ما در یک دهه اخیر تحریمهای ضعیف و جسته و گریختهای داشتیم
به تحریمهایی نیاز داریم که دولت ایران را وادار کند بین برنامه اتمی و بقای خود
یکی را انتخاب کند.
[علینژاد]: آقای شرمن در واکنش به اظهارات یک مقام سپاه
پاسداران ایران که اخیراً گفته بود هدف تحریمها به خیابان کشیدن مردم علیه حکومت
است چنین گفت.
[براد شرمن]: ما مسلماً مایل به سقوط رژیم ایران هستیم. این ممکن
است به شکل سقوط شاه باشد که نیازمند حضور میلیونی مردم در خیابانهای تهران است.
بله این یکی از سناریوهایی است که تحریمها قصد به وجود آوردنش را دارند.
[علینژاد]: تحریمهای تازه در کنگره یک روز پس از تدابیر تازهای که
رئیسجمهوری آمریکا در نطر گرفت تصویب شد. کنگره و کاخ سفید معمولاً در مورد نحوه
برخورد با ایران با همدیگر رقابت دارند، اما گفته میشود که این بار همکاریهای
نزدیکی داشتند. مقامات کاخ سفید گفتهاند که دستور این هفته آقای اوباما برای تحریم
ایران در واقع مکمل قانون کنگره است و برای رقابت با آن صادر نشده است. ناظران
میگویند این که دولت و کنگرهآمریکا دایم تحریمهای تازهای را علیه ایران وضع
میکنند نشاندهنده توانایی ایران در دور زدن تحریمها است. به علاوه (نایاک) شورای
ملی ایرانیان در آمریکا این تحریمها را زیانبار میداند.
[جمال عبدی]: این
تحریمها مانعی است بر سر راه پیشرفت اقدامات دیپلماتیک و ایران را به انجام دادن
آنچه جامعه جهانی در مورد برنامه اتمیاش انتظار دارد تشویق نمیکند.
مرگ بر اسرائیل باعث میشود تلویزیونت را از دست بدهی!
به
نقل از باشگاه خبرنگاران، رضا صفا که در کارنامه اش انبوهی از توهین ها علیه مردم
ایران و اسلام را انبار کرده است ، اینبار نیز مانند دفعات قبل ضمن گدایی از
بینندگان شبکه مسیحی اش باردیگر به ستایش رژیم اشغالگر قدس و آمریکا البته با
ادبیاتی به مراتب مضحک تر از دفعات قبل پرداخت.
وی در این سخنرانی تلویزیونی پشت پرده مخاطبان 270 نفری اش را بر ملا کرد و بر دروغ های مکرر شبکه های تبلیغاتی مسیحیت صهیونیستی مبنی بر اینکه این گروهها چندین میلیون نفر عضو و هوادار دارند خط بطلان کشید و آمارهای دروغین خودش را تکذیب کرد.
متن کامل اظهارات وی در جانبداری از رژیم اسرائیل و آمریکا و همچنین سخنان متناقض او در برانگیختن احساسات بینندگان تلویزیون نجات به این شرح می باشد:
اگر ایران را نگاه
کنید، الان میگویند، شاید در حدود 6 میلیون نفر به عیسی خداوند ایمان آوردند. اگر
6 میلیون نفر ایمان آوردند، بگویم که حالا این رقم زیاد است، اگر یک میلیون نفر
ایمان آوردند اگر این یک میلیون نفری که تلویزیون نجات را نگاه میکنند، روزی 10
میلیون تومان بگذارند برای کمک به تلویزیون نجات مثلاً روزی یک دلار بگذارند، اگر
یک میلیون نفر این کار را بکنند میشود یک میلیون دلار روزانه، ولی ما الان
میبینیم که من یکسال و خردهای است که دارم راجع به بخشش صحبت میکنم، راجع به
همیاری کمک، ولی الان میبینیم که فقط 270 نفر دارند به ما کمک میکنند. این در
مورد کمبود دانش ما است، چون همانطوری که گفتم، جایی که بخشش کم است انجیل کم است،
جایی که انجیل کم است برکت کم است، درو کم است، محصول کم است. جایی که انجیل نیست
تاریکی است، بدبختی است و مرگ و غیره است.
کشورهای عربی، پولدارترین کشورهای
روی زمین هستند. 21 کشور عرب وجود دارد، اگر نگاه کنید، چون انجیل در آنجا کم است
مردمش فقیر و در گناه زندگی میکنند، بدبخت و بیدانش. همه دانشی که تمام عربها
دارند میگیرند همه را بایستی بروند از آمریکا و اروپا بگیرند، این همه که شما در
ایران میگویید، مرگ بر آمریکا، اگر واقعاًاینگونه شود و آمریکا مرگ بگیرد، اولین
چیزی که شما از دست میدهید، تمام تلویزیونتان است، تمام رادیویتان است و تمام
این تلفنتان است.
این تلفنتان و تمام این اجزای گوشیتان در اسراییل ساخته
میشود. اکثر کامپیوترهایی که شما دارید استفاده میکنید، وسایل درونیاش در
اسراییل درست میشود. سازمان اینتل که یک سازمان آمریکایی است بیشتر آن در اسراییل
انجام میشود، این است که به محض این که مرگ بر اسراییل شود، مرگ بر آمریکا شود،
شما کامپیوترت را از دست میدهی، تلویزیونت را از دست میدهی، ماهوارهات را از دست
میدهی، برقات را از دست میدهی، کارات را از دست میدهی، یعنی هر چه شما داری به
جز فرش، همه از اسراییل و آمریکا است.
یک سایت ضد انقلاب مدعی شد:صرف افطاری سران فتنه با خانواده هایشان

به نقل از صراط - شنیده
شده است که در روز های ماه مبارک رمضان دیدار های سران فتنه با خانواده هایشان شدت
گرفته و مواضع جدید از آنان برای هدایت برخی تحرکات جنبش موسوم به سبز در این
دیدارها عنوان شده است .
سایت ضد انقلاب "ملی مذهبی" در خبری که صبح امروز
منتشر کرد به نقل از خانواده های موسوی و کروبی از چندین ملاقات حضوری و تلفنی سران
فتنه در ماه مبارک رمضان با خانواده هایشان خبر داد و اعلام کرد آن دو هنوز بر سر
مواضع خصمانه خود علیه نظام و انقلاب ایستاده اند .
شنیده ها حاکی از آن است
که مهدی کروبی در این دیدار ها با عنوان این نکته که مواضع اخیرم بهترین مواضع طول
عمرم بوده است گفته : اجر مبارزه 88 از مقاومت قبل از انقلابم بیشتر است و احساس
رضایت زیادی میکنم.
در دیدار های مذکور که به ادعای سایت ملی مذهبی بخش هایی
از آن توسط فرزندان سران فتنه به بیرون درز کرده است تبادل نظر هایی در رابطه با
آینده جریان فتنه هم مطرح شده است .
لارم به ذکر است چندی پیش برخی از
سیاسیون کشور خواستار آزادی سران فتنه از حصر خانگی به دلیل متنبه شدن آنان از
اعمال خود بودند اما به نظر می رسد با انتشار چنین خبر هایی ، آن هم از نزدیکترین
افراد خانواده این افراد هیچ نشانه ای از پشیمانی از اقدامات براندازانه 88 تاکنون
در آنها دیده نمی شود .
مردم ایران حق رفتن به کافی شاپ و خوردن مرغ را ندارند
به طوریکه اخیرا ماهنامه آتلانتیک در گزارشی با عنوان « تازه ترین کارهایی که نمی توانید در ایران انجام دهید» به قلم « مکس فیشر» مدعی شده در ایران مردم حق رفتن به کافی شاپ و تماشای مرغ در تلویزیون را ندارند!
در بخشی از این گزارش می خوانیم «مقامات ایرانی دو راه برای سرکوب تعطیلات آخر هفته پیدا کرده اند: ایرانی ها نمی توانند بعد از این در کافی شاپ ها حضور یابند و یا خوردن مرغ در تلویزیون را ببینید.»
نویسنده که تحلیل خود را بر اساس دریافت غلط خود از وضعیت داخلی ایران استوار کرده در ادامه می افزاید « محدودیت های جدید، نامعقول و مضحک به نظر می رسد و واقعا هم همین طور است ولی با توجه به منطق داخلی اعمال فشار و ظلم بر ایرانیان، این محدودیت ها تا حدودی معنادار می شود و نشانه هایی است از این که جامعه ایرانی چه رنج شدیدی در مواجهه و رویارویی کشورش با غرب متحمل می شود!»
اگر این مثال را به عنوان مشتی از خروارها عنوان تلبیغاتی غرب بر علیه ایران بدانیم کاملا مشخص می شود که معنی نقض حقوق بشر در ایران ، حرکت ایران به سمت تولید سلاح های هسته ای و دهها مورد دیگر تا چه اندازه صحت دارد!
ما چیزی به عنوان کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ نداریم!

اخیرا وبسایت موسوم به ایرانیان در یادداشتی با عنوان «گور خالی» به نقد مواضع ملی گرایان مشروطه طلب حامی دکتر مصدق پرداخته و مدعی شده اساسا شاه مخلوع اقدام به «کودتا» نکرده است.
در بخشی از این یادداشت می خوانیم « دکتر مصدق نخست وزیر وقت به دلیل مخالفتهای مجلس با وی (به هر دلیل) عوض اینکه طبق روشهای دموکراتیک از مجلس تقاضای رای اعتماد کند و در صورت رای نیاوردن استعفاء دهد، با انجام رفراندومی در ۱۶ مرداد ۳۲ مجلس را به بهانه اینکه نمایندگانش نوکر آمریکا و انگلیس و کمپانی های نفتی هستند، منحل میکند تا از شر مخالفتهایش برای همیشه راحت باشد. این کار عملاً ابتکار عمل را در اختیار شاه قرار میدهد. چون طبق اصل ۴۶ متمم قانون اساسی دوران مشروطیت شاه مخیر بود در دوران فترت (نبود مجلس) نخست وزیر را با فرمانی عزل و هر کسی را که مایل بود به صدر اعظمی بر گزیند... بنابراین با وجود تعطیلی مجلس، شاه قانوناً حق داشت با دستخطی دکتر مصدق را عزل و هر کسی را که صلاح میداند (در این مورد سرلشگر فضل ا.. زاهدی) را به نخست وزیری بگمارد! ... بنابراین اطلاق واژه کودتا به حادثه روز ۲۵ مرداد اصلاً درست نیست. خود مصدق ۹ روز قبل از آن با انحلال مجلس عملاً و قانوناً ابتکار عمل را به شاه داده بود.»
این ادعا در شرائطی مطرح می شود که طی ماههای گذشته ورشکستگان سیاسی خارج نشین تلاش گسترده ای برای کنار هم جمع کردن گروهک های اپوزیسیون از جمله ملی گراها و سلطنت طلب ها مبذول کرده بودند که نمونه های آشکار آن را می توان در نشست های واشنگتن ، استکهلم و بروکسل مشاهده کرد. اما گویا دامنه اختلافات درونی این گروهک ها چیزی بیش از یک تفاوت در برداشت است.
رئيس گروه تروريستي "موساد" بايد در دادگاه لاهه محاكمه شود
به نقل
از باشگاه خبرنگاران: مسعود شفيعي، با اشاره به اعترافات صريح عوامل ترور دانشمندان
هستهاي كشورمان در مستند "كلوپ ترور" اظهار داشت: اين مستند گوياي حقايقي است كه
در مجامع بينالمللي از تلاش رژيم صهيونيستي در راستاي به شهادت رساندن دانشمندان
هستهاي كشورمان پرده برميدارد.
اين وكيل پايه يك دادگستري ادامه داد: با
پيگيري وزارت اطلاعات عوامل ترور دانشمندان هستهاي ايران شناسايي و سرشاخه اصلي
اين ترورها يعني موساد و اسرائيل هم بارها به طراحي نقشههاي ترور در اين زمينه
تاكيد داشتهاند.
وي تاكيد كرد: با افشاگريهاي مستند "كلوپ ترور" ايران
بايد حقوق تضييع شده خود را مبني بر ترور دانشمندان هستهاي كشورمان در مجامع بين
المللي با جديت پيگري كند.
شفيعي با اشاره به تاكيد رژيم صهيونيستي براي به
شهادت رساندن دانشمندان هستهاي كشورمان افزود: موساد براي ترور دانشمندان هستهاي
ايران و اخلال در ادامه فعاليت صلح آميز هستهاي كشورمان نقشههاي بسياري طراحي
كرده و بارها هم در مجامع بينالمللي بر اين گستاخيها صحه گذاشته است.
وي
تصريح كرد: ايران بايد عليه اسرائيل اعلام جرم كرده و مطالبات خود را از موضع حقوقي
در مجامع بين المللي مطرح و پيگيري كند.
شفيعي با بيان اين كه عضويت ايران
در سازمان ملل نشان دهنده حقوق ايران در مجامع بينالمللي است افزود: هر چند كه
ايران به دليل دخالتهاي آمريكا عضويتي در كنوانسيون حقوق كيفري بين المللي ندارد
اما با ارسال اظهار نامه حقوقي و شكايت عليه اسرائيل به سازمان ملل ميتواند مساله
ترور دانشمندان هسته اي را پيگيري كند.
وي افزود: ترور در تمام جهان جنايتي
غير قابل بخشش و مذموم است و اسرائيل بايد در مجامع بين المللي پاسخگوي مديريت
ترورها در ايران باشد.
اين وكيل پايه يك دادگستري خاطرنشان كرد: مديريت
ترورهاي رژيم صهيونيسيتي به عهده گروه تروريستي موساد است و رئيس موساد بايد در
داگاه لاهه محاكمه شود.
تسلطي مجدد بر فعاليت سرويسهاي جاسوسي موساد،سيا و MI6
وي تصريح كرد: اين عمليات به حدي پيچيده و گسترده بود كه تلاش سربازان گمنام امام زمان (عج) در شناسايي و دستگيري عاملان ترور شهداي هستهاي كشورمان نشان از توانمندي و قدرت بالاي وزارت اطلاعات جمهوري اسلامي ايران دارد.
سخنگوي كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس در ادامه به اعترافات افراد دستگير شده اشاره كرد و گفت: براساس اعترافات افراد دستگير شده برنامه ريزيهاي گستردهاي در دستور كار سرويسهاي جاسوسي موساد، سيا و MI6 قرار داشت تا توطئه و جنايت دولتهاي مدعي حقوق بشر را پياده كنند ولي با هوشياري نيروهاي امنيتي كشورمان نقشه آنها نقش بر آب شد.
وي تصريح كرد: نحوه ارتباط دهي و برنامه ريزي پوششي كه افراد بدون ارتباط با يكديگر در حال فعاليت هستند نشان دهنده پيچيدگي و سلولي بودن عمليات آنها بود.
مخبر كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي هم چنين به پخش مستند كلوپ ترور كه نحوه دستگيري و اعترافات متهمين را به تصوير كشيده است اشاره كرد و گفت: فعاليت سربازان گمنام امام زمان (عج) كه در اين مستند بخشي از آن پخش شد تحسين اعضاي اين كميسيون را در پي داشت.
نقوي حسيني خاطر نشان كرد: عمليات دستگيري عوامل ترور شهداي هسته اي كشورمان نشان دهنده اقتدار جمهوري اسلامي ايران بوده و قطعا اولين و آخرين افتخار آفريني دستگاه امنيتي كشورمان نخواهد بود.
پخش مستند سفارشی بيوه شاه مخلوع ايران در شبکه من و تو دردسرهای جدیدی را برای
خاندان ورشكسته پهلوي به ارمغان آورده است. این مستند ساخته شده در شبکه بهایی من و
تو انقدر مضحکانه و تابلودار است که حتی نتوانسته ضد انقلاب متوهم را نیز متقاعد
کند و واکنشهای محافل مختلف آنان را در پی داشته است. وی با اشاره به سفارشی بودن این مستند خطاب به سفارش دهندگان
آن اظهار میدارد :" یک فیلم مستند بایستی امکان دیدن جوانب دیگر حادثه و تعبیر و
تفسیرهای نو برای تماشاچی را ایجاد بکند، همانطور که ناتوانی شاه از دیدن کوری و
حماقت خویش باعث شد که نتواند ببیند که خواستهای برحق و مدرن مردم کجا بودند و چطور
آنها را برآورده سازد. شاه دقیقا ناتوان از قبول مسئولیت خویش به عنوان شاه برای
وضعیت حاکم بود واز این رو پیام او نیز و اینکه صدای انقلاب شما را فهمیدم، شعاری
بود که نشان داد که چیزی فهمیده نشده است! کوری و حماقت شاه که همان عدم قبول کمبود
و محدودیت خویش بود، باعث شد که
او خیال بکند که شاه است و نداند که او فقط یک قدرت نمادین است و حق ندارد سلطان
باشد! نویسنده ضد انقلاب این سایت در ادامه با اظهار اینکه محمد رضا
پهلوی وفرح پهلوی می خواهند تصویر دروغين پدر و شوهر را برای زمانه خاصی نگه دارند
اظهار می دارد :" اما دروغ و شکست این تصویر را ما در خودکشی دختر و پسرش می بینیم.
زیرا به زندگی نمی توان کلک زد و ما پیام خویش را می گیریم"تهيه مستند براي
قبري كه مردهاي ندارد!
سایت ضد انقلاب ایران گلوبال به
قلم (د_ب) با اشاره به نگاه دوربین و برنامه گذار این مستند سفارشی و نقد آن می
نویسد :" این مستند هم در شکل کار و هم
در محتوا اسیر یک سری فانتسم و توهمات هست و نمیتواند با نگاه نقادانه، سوالات
نقادانهای را مطرح بکند. این مستند مجبور است در پای قبر مُرده بنشیند و بگرید و
متوجه نباشد که در این قبر مُردهای نیست!
اگر بتواند با یک عالم خبیر مرتبط باشد و همه کارهایتان را با ایشان مشورت کند بسیار خوب است. لذا لازم است چنین شخصی دائما در یک مسجد خوب با افراد خوب و امام جماعت عالم و متقی رفت و آمد کند.

آیت الله جاودان
کار و کسب هم در سرنوشت آینده انسان موثر خواهد بود. اگر انسان کار و کسبِ پاک و حلال داشته باشد می تواند متدین بماند. اگر ازدواج با مورد پاک و متدین باشد می تواند متدین بمانید و بر توبه خود استقامت کند و گرنه رفته رفته آدم همرنگ جماعت خواهد شد و همه کارهایی که مردم انجام میدهند انجام خواهد داد. خیلی نسبت به آینده، حساب و کتاب بکنید و نگران باشید.
خداوند متعال توبه را برای جبران گناهان قرار داده است. اگر تهمت ای زده ای باید رضایت بخواهی و کاری بکنی که طرف شما را حلال بکند و چاره دیگری هم نیست. اگر با پدر و مادر بدرفتاری کرده ای، برو و دست و پای آنها را ببوس. معذرت خواهی کن. التماس کن، قسم بده که از شما بگذرند. اگر رفتارت درست بشود آنها انشاءالله از شما خواهند گذشت. در هر صورت اگر به خدمتگذاری و مهربانی و اطاعت از پدر و مادر بکوشی؛ هم از گذشته شما انشاءالله می گذرند و هم باعث عاقبت بخیری شما می شود.
صورتت را به پای مادر بگذار و از خدا بخشش بخواه. در بیابان یا حیات منزل صورتت را روی زمین و خاک بگذار و از خدا آمرزش بخواه. در روضه اباعبدالله علیه السلام شرکت کن و گریه و زاری بکن و از خدا آمرزش بخواه. اگر گناهان گذشته شما کاملا بخشیده بشود آن یقین و آرامش که انسان در پی آن است، بدست می آید. باید هر روز بکوشی و کار کنی و جبران کنی تا انشاءالله به صورت یک مومن مقبول در بیایی. باید به درستی نمازت بکوشی. کاسبی و کارهایت باید پاک و حلال باشد. معاشرت تو باید درست و پاک باشد. باید خمس مالت را بدهی. اگر درآمد خوبی داری به فقرا کمک کنی. نمازت را اول وقت و به جماعت بخوانی.
در هفته های اخیر بار دیگر اطرافیان و وابستگان
به مهدی کروبی با همراهی واحدی خارج نشین سعی کردند تا با طرح سناریویی جدید
مسئولین قضایی کشور را تحت فشار قرار دهند تا کروبی را از حصر خانگی بیرون آورند.
موضوعی که بی ارتباط با برگزاری یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری نبوده و گمان
می رود برای ایجاد اختلال در برگزاری انتخابات در سال 92 کلید خورده است. موضوعی که
در سال 88 نیز منجر به اختلالات وسیعی در کشور شد و توانست با بهره گرفتن از
ناآگاهی برخی افراد که به صداقت موسوی و کروبی و خاتمی در گفتار اطمینان کرده بودند
و با بهره گرفتن از دروغ تخلف در شمارش آرا موجبات نگرانیهایی را برای آحاد جامعه
فراهم کند. در
این رابطه، این روزها محمد تقی کروبی در حرکتی هماهنگ با معاندین و به خصوص واحدی،
با ذکر اخبار ضد و نقیض تلاش دارد تا دستگاه قضائی کشور را تحت فشار قرار دهد تا
شیخ کروبی از حصر خانگی رهایی یابد و بتواند همچون گذشته و با دادن اخبار واهی
موجبات برپایی آشوب در انتخابات سال آینده را نیز فراهم ساخته و با کمک اربابان
تحریم و معاندین خارج نشین کشور را به سمت فروپاشی و تجزیه پیش ببرد.
دختران سعودی خواستار آموزش استفاده از سلاح در باشگاه هایی شده اند که، مسئولان آنها نیز زن باشند، تا بتوانند در شرایط بحرانی از خود و خانواده شان دفاع کنند.
"میدل ایست آنلاین" به نقل از یک دختر دانشجوی عربستانی نوشت: یاد گرفتن تیراندازی حق مشروع هر دختری است تا بتواند خود و خانواده اش را در برابر هرگونه آزار افراد مهاجم حمایت کند .. به دلیل افزایش جرم و پرسه زدن افراد بیکار، مسئولان باید مراکزی را برای آموزش تیراندزای و دفاع شخصی به زنان ایجاد کنند.
از سوی دیگر "علی الشمری" روانشناس و عضو کمیته حمایت اجتماعی در جده به یک روزنامه عربستانی گفت: طرح ایجاد باشگاه هایی برای آموزش تیراندازی به دختران بسیار مهم است.
وی با اشاره به افزایش جنایتهای خشونت آمیز، مواد مخدر و دیگر مسائل در جامعه عربستان، تأکید کرد: آموزش تیراندازی در سایه چنین فضایی برای دختران بسیار حیاتی است.
الشمری همچنین بر ضرورت آموزش ورزشهای رزمی و دفاعی به دختران در کنار تیراندازی تأکید کرد.
افزایش بیکاری و پرسه زدن در مناطق مسکونی در شهر جده و مناطق دیگر عربستان، به یکی از خطرهای جدی امنیتی خانواده ها تبدیل شده است.
این درحالی است که نیروهای امنیتی و مسئولان هیچ اقدامی برای حفظ جان شهروندان و اتخاذ تدابیر لازم امنیتی صورت نمی دهند.
گزارش برخی رسانه های عربستانی حاکی است که سرقت از مغازه ها و حمله به منازل در مناطق مسکونی در شهرهای مختلف عربستان روز به روز در حال افزایش است.
گفتنی است این راهبردهای جریان اصلاحات در حالی بیان می گردد که بسیاری از
کارشناسان سیاسی محورهای پیشین را در برخی جهات چراغ سبز، در برخی موارد هشدار و در
برخی محورها نیز یک سناریو ارزیابی می کنند..
همزمان با ایام ماه نزول قرآن کریم،
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در مجموعهی مستندهای صوتی با نامِ «مسجدِ کرامت»
به مرور کوتاهی بر فعالیتهای انقلابی و قرآنی حضرت آیتالله خامنهای در مشهد مقدس
میپردازد. به گزارش دفتر حفظ ونشر آثار حضرت آیت الله خامنهای همزمان با
ایام رمضان المبارک ماه نزول قرآن کریم،در مجموعهی مستندهای صوتی با نامِ «مسجدِ
کرامت» به مرور کوتاهی بر فعالیتهای انقلابی و قرآنی حضرت آیتالله خامنهای در
مشهد مقدس میپردازد. اولین برنامه از این مجموعه «چشمانِ پدر» نام دارد و دورهی
زمانی حضور آیتالله خامنهای در مسجد امام حسن علیهالسلام مشهد به عنوان امام
جماعت را مرور میکند. سخنان شنیده نشدهای از آیتالله خامنهای در دوران پیش از
انقلاب و خاطرات ایشان از مسجد امام حسن علیهالسلام مشهد، خاطرات
حجتالاسلاموالمسلمین قرائتی، خاطرات استاد سیدمرتضی سادات فاطمی و همچنین بیاناتی
از بنیانگذار کبیر انقلاب حضرت امام خمینی رحمهالله، بخشهای مستند صوتی «چشمان ِ
پدر» را تشکیل میدهند. همچنین متن این مستند 11 دقیقهای در دسترس علاقمندان قرار
گرفته است. *قم، سال 1343 حضرت امام خمینی رحمهالله: من از آن آدمها نیستم که اگر یک
حکمی کردم بنشینم چرت بزنم که این حکم خودش برود. من راه میافتم دنبالش. اگر من
خدای نخواسته، یکوقتی دیدم که مصلحت اسلام اقتضا میکند که یک حرفی بزنم، میزنم و
دنبالش راه میافتم و از هیچ چیز نمیترسم بحمدالله تعالی. والله، تا حالا
نترسیدهام [ابراز احساسات حضار]. آن روز هم که میبردندم، آنها میترسیدند؛ من
آنها را تسلیت میدادم که نترسید... ما علما داریم در بلاد؛ ما فضلا داریم در
حوزهها؛ ما مدرسین بزرگ داریم در حوزهها؛ ما طلاب و فضلای علوم دینیه
داریم... *مشهد مقدس، سال 1343 چشمان آقاسیدجواد که از علمای نامی مشهد بود، نابینا شد. به همین دلیل پسرش، حوزه قم و درس مراجع به نامی مثل امام
خمینی را رها کرد و دوباره به مشهد برگشت و مراقبت از پدر را به عهده گرفت؛ برایش
کتاب میخواند و پا به پایش تا حرم میرفت. سیدعلی، که حال و هوای مبارزه در قم را به مشهد آورده بود و
در حوزه مشهد درس میخواند و درس میداد، حالا در 26 سالگی امام جماعت مسجد امام
حسن علیهالسلام شده بود. *آیتالله خامنهای در مصاحبه با شبکهٔ دوم تلویزیون
11/11/63 من قبلاً در یک مسجد دیگرى به نام مسجد امام حسن نماز
مىخواندم و امام جماعت مسجدى بودم به نام مسجد امام حسن مجتبى که در نزدیک منزلمان
بود و در یک خیابان نسبتاً خلوتى، تا یک حدودى هم دور افتادهاى خیلى هم دور افتاده
نبود اما خیلى هم محل رفت و آمد جمعیت نبود، آنجا نماز را شروع کردم و مسجدى که
براى اول بار من را دعوت کردند براى امام جماعت که همین مسجد باشد، به این شکل بود
که یک اتاقکى بود از این اتاقى که الان شما توش نشستید کوچکتر و مستمعینش هم دو صف
5، 6 نفره، دو سه صف 5، 6 نفره از پیرمردها و آدمهاى متوسط آن حول و حوش مسجد
بودند، یک باربر بود به نام ملا که نمىدانم حالا زنده است یا فوت شده. زنده است؟
حاجى از رفقاى همان مسجد است مىداند، بله یک ملا بود، یک قهوهچى بود آن نزدیک،
یک شاگرد مکانیک بود، غالباً هم در سنین مسن یا متوسط، یک حاجى خیرى بود که مسجد را
او ساخته بود، همسایهى مسجد بود، یک عدهاى بودند در حدود مثلاً شاید 20 نفر 18
نفر بعد من که رفتم آنجا به مردم شب اول که نماز خواندیم پا شدم، دو سه شب که
گذشته بود پا شدم رو کردم به مردم گفتم که با این چند شبى که ما با هم دور هم جمع
شدیم یک حقى شما بر گردن من پیدا کردید یک حقى من بر گردن شما پیدا کردم. حق شما بر
گردن من این است که من یک قدرى برایتان حرف بزنم و یک حدیثى چیزى برایتان بخوانم که
شما گوش کنید. حق من هم بر گردن شما این است که شما آن حرفهاى من را گوش کنید و یاد
بگیرید من حق خودم را عمل مىکنم شماها هم حاضرید حق خودتان را ادا کنید؟ خیلى
خوششان آمد و گفتند آره. در طول مدت خیلى کمى این مسجد کوچولو پر شد به طورى که جا
کم شد و همان حاجى همسایهى مسجد همت کرد و از عقب مسجد یک مقدار را اضافه کرد و
مسجد شد بزرگتر و در مدت شاید دو سه ماه آوازهى این مسجد در مشهد به خصوص در میان
جوانها پیچید به طورى که وقتى مسجد کرامت که مزینترین و بهترین و بزرگترین مسجد
محله در مشهد محسوب مىشد ساخته شد و آراسته شد و کامل شد، بانى آن مسجد و کسبهى
دور و بر آن مسجد فکر کردند که مناسب هست که بیایند و بنده را که توى این مسجد پیش
نماز بودم ببرند آنجا... *بخشی از درس آیتالله خامنهای،این سخنان مربوط به سالهای
پیش از انقلاب اسلامی است: ...خلاصه میشود تاثیر روانی توحید در چند جمله: انسان موحد از
جملهٔ تاثیراتی که روح او از ناحیه و قِبَل توحید میبرد یکی این است: دارای وسعتِ
افق دید میشود. آدم موحد نمیگوید من در این میدان شکست خوردم یا جبهه ما در این
زمینه نشست و کار به زیان ما تمام شد. او نزدیکبین اینقدر نیست. او میداند که فکر
توحیدی به درازای عمر بشر دارای قلمرو هست. به بیانی دیگر و از دیدگاهی دیگر، آدم
موحد افق دیدش در مسائل مادی و نیازهای پست و حقیر خلاصه نمیشود، متوقف نمیگردد.
از جمله تاثیرات توحید بر روان یک موحد این است که ریشهٔ ترس را در او میخشکاند و
این خیلی مهم است. در قرآن در چندین مورد که در این تلاوتهای امروز یکی دو موردش به
سمع آقایان خواهد رسید و مورد تدبر قرار خواهد گرفت، به مؤمنین خطاب میشود که
فَلاَ تَخَافُوهُمْ وَخَافُونِ (سوره آل عمران؛ آیه 175) ریشهٔ ترس را در دل خود از
دیگران بخشکانید؛ از من بترسید. و کسی که از خدا ترسید، از هیچ کس دیگر
نمیترسد. *خاطرات حجتالاسلاموالمسلمین محسن قرائتی: و اما ماجرای مسجد
امام حسن علیهالسلام من تقریبا 22-23 ساله بود. دنبال این بودم که چه آخوندی شوم.
بالاخره گفتم بشوم آخوند اطفال؛ مثل پزشک اطفال. آمدم در کوچه و بچههای کاشان را
دعوت کردم و گفتم جمع شوید برای شما قصه بگویم. کم کم این جلسه شلوغ شد و هم باعث
شد ما راه بیفتیم. آن ایام ما رفتیم مشهد زیارت امام رضا علیهالسلام. به امام رضا
علیهالسلام گفتیم آقا ما شدیم آخوند اطفال منتها آمدیم زیارت در مشهد کسی را
نمیشناسیم، چون جمعه جلسه دارم کاشان باید سریع بروم کاشان، ولی دوست دارم در مشهد
هم زیارت کنم هم جلسه برای نسل نو داشته باشم، اگر لطف کنی یک جلسهای برای ما درست
کنی در مشهد خوب است، اگر نه که فقط ما یک زیارت کنیم برویم همان کاشان. از در حرم خارج نشده بودم یک روحانی به نام دکتر سید جمال
موسوی اصفهانی مرا شناخت و گفت اینجا سمینار دبیر تعلیمات دینی است تو هم با من
بیا. گفتم من دبیر نیستم و رفتیم. آمدیم فلکه آب مشهد و منتظر تاکسی بودیم، یک
ماشین ترمز کرد. راننده سید را شناخت. آخوندی پشت فرمان ماشین بود که فهمیدیم آن
آخوند شهید باهنر است. شهید باهنر آن آقای موسوی را میشناخت. در ماشین گفتم من
قرائتی هستم، آقای باهنر گفت بله میگویند یک کسی به نام قرائتی پیدا شده در کاشان
که بچهها را جمع میکند پای تخته سیاه و کلاس دارد. گفتم منم. رفتیم در جلسه دیدیم
دکتر بهشتی، آقای مطهری، آیتالله خامنهای، آقای رفسنجانی به همراه جمعیت
چندصدنفرهای از دبیران دینی که از استانهای مختلف آمدهاند، در جلسه حضور دارند.
من جلسه را که دیدم به دکتر بهشتی گفتم 5 دقیقه میتوانی به ما وقت بدهی؟ 5 دقیقه
به ما وقت دادند. پریدیم بالای سن و یک برنامهای پیاده کردیم که آنجا خوششان
آمد. آیتالله خامنهای آمد پهلوی من و گفت «بیا بریم منزل ما. ما
مسجدی داریم به نام مسجد امام حسن علیهالسلام؛ از طرف دولت شاه به من گفتند حق
سخنرانی نداری. نماز را من میخوانم بعد از نماز برو پای تخته سیاه و در مسجد
کلاسداری کن». از همان در سالن آیتالله خامنهای ما را برد خانهشان. شب با
ایشان رفتیم مسجد دیدیم به! مسجد امام حسن! چه جوانهایی! جوانهای باسواد انقلابی!
چند شبی آنجا صحبت کردیم و خانهی آقا هم میخوردیم و میخوابیدیم. ما صبح جلسه
بچهها خواستیم از امام رضا علیهالسلام این آقای دکتر سیدجمال موسوی من را از حرم
برد فلکه آب، شهید باهنر ما را از فلکه آب برد سمینار، آیتالله خامنهای ما را از
سمینار برد خانهاش و شب رفتیم مسجدِ جمعیتی از جوانان. *استاد سیدمرتضی سادات فاطمی: یک جلسه قرآن جلسه خوبی هم در منزل پدربزرگ من بود، یادم است
که در آنجا ما یک دستگاه گرامافون داشتیم و یک صفحه گرام هم از عبدالباسط بود. قبل
از اینکه شرکت کنندهها بیایند و جلسه شروع شود، این گرامافون را بلند میکردم و
میبردم پشت پنجره. خودم هم مینشستم و گوش میدادم؛ سراپا گوش بودم و خیلی با
عبدالباسط مانوس بودم. خود این کار باعث شد که من از ابتدای کار قرائت با لحن
عبدالباسط آشنا شوم و کار کنم و وقتی توی جلسات میخواندم همه تعجب میکردند. این جلساتمان ادامه داشت تا اینکه روزی آقا سیدجعفر طباطبایی
به آقای خامنهای گفته بود ما یک فامیلی داریم نوجوانی است قرآن را قشنگ را
میخواند آقا هم فرموده بودند خوب بیاورید او را من ببینم. خیلی اظهار علاقه کرده
بودند. قبل از سخنرانیهای مهم هم که بیشتر آنها سخنرانی آیتالله
خامنهای بود، خود ایشان ابراز علاقه میکردند که من در ابتدای آن قرآن بخوانم؛
مخصوصا جلسات تفسیرشان. فایل صوتی این گفتار اینجا قابل دریافت
است. مهلقا فخرآور، همچنین در صفحه
فیسبوک خود نیز درباره جعلی بودن نشست گروهک منافقین در ویلپنت پاریس به افشاگری
پرداخت. وی افراد حاضر در تجمع را غیرایرانی، افغانی، عرب و لهستانی عنوان کرد
که آنها را به بهانه سفر مجانی به پاریس کشاندهاند. پیش از این علیرضا نوریزاده
ضدانقلاب و دیگر عنصر ضد ایرانی نیز ساختگی بودن نشست کذایی را رسوا کرده بود و
مردم حاضر در آنجا را غیرایرانی و اجیرشده خوانده بود. خبرهای دریافتی
نشان میدهد که آمریکا در تلاش است برخی کشورهای اروپایی از جمله رومانی و
بلغارستان را برای پذیرش عناصر گروهک منافقین مجاب کند. مریم رجوی سرکرده گروهک منافقین
نیز از سفارت رژیم صهیونیستی در پاریس خواسته است تا تعدادی از عناصر این گروهک را
در سرزمینهای اشغالی بپذیرد. گروهک تروریستی منافقین 26 سال
قبل به دعوت دیکتاتور معدوم عراق به این کشور عزیمت کرد تا نقش بازوی اطلاعاتی و
نظامی حزب بعث علیه ملت عراق را ایفا کند. راهبرد 6 گانه
اصلاحطلبان برای حضور در انتخابات
این جریان در ابتدای امر مواردی مختلفی را لابلای مطالب
مختلف رسانه های خود ابلاغ و القاء کرده و تلاش می کنند که تا از خلال سایر وجوه
راهبرد خود را دنبال نمایند.محورهای ابتدایی که در این زمینه در رسانه ها شارژ می
گیرند عبارتند از:
موج جدید تخریب،
تحریف و سانسور برای حذف لنکرانی
اگرچه موج تخریب هایی که علیه دکتر جلیلی صورت گرفت به وسیله رسانه های
انقلابی بیان و افشا شد اما متاسفانه با توجه به اخباری که اخیرا مطرح می شود، پر
واضح است که که خط تخریب لنکرانی بعنوان یکی از اصلی ترین کاندیدای جبهه پایداری
انقلاب اسلامی در سطح وسیع و به شکل دیگری در حال پیگری است که این خط تخریب از سوی
اصلاح طلبان و برخی جریانات مدعی اصولگرایی دنبال می شود و علت عمده این تخریب ها
نیز برای به تحریف و سانسور میزان محبوبیت لنکرانی و سابقه درخشان وی می باشد.
اگرچه موج تخریب هایی که علیه
دکتر جلیلی صورت گرفت به وسیله رسانه های انقلابی بیان و افشا شد اما متاسفانه با
توجه به اخباری که اخیرا مطرح می شود، پر واضح است که که خط تخریب لنکرانی بعنوان
یکی از اصلی ترین کاندیدای جبهه پایداری انقلاب اسلامی در سطح وسیع و به شکل دیگری
در حال پیگری است که این خط تخریب از سوی اصلاح طلبان و برخی جریانات مدعی
اصولگرایی دنبال می شود و علت عمده این تخریب ها نیز برای به تحریف و سانسور میزان
محبوبیت لنکرانی و سابقه درخشان وی می باشد.
در ادامه برخی ترفتد ها و شیطنت های رسانه ایی که با هدفی خاص و همچنین
علل بوجود آمدن این ترفند ها نسبت به شخص لنکرانی را بیان خواهیم کرد.
1-
منتفی کردن سوژه نسبت به موضوع: در این ترفند و شیطنت رسانه ایی، وجود سوژه به هر
دلیلی در موضوع به طور کامل منتفی است یعنی نتیجه این ترفند، این است که سوژه مذکور
یا همان دکتر باقری لنکرانی، احتمال حضورش در موضوع انتخابات به طور کامل منتفی
تلقی شود و از تحلیل هایی که پیرامون بحث ریاست جمهوری مطرح می شود حذف گردد و
اخباری که با این ترفند منعکس شد بدین شرح است که چندی پیش به وسیله یکی ازسایت های
خبری مصاحبه ایی با دکتر لنکرانی صورت گرفت و در تیتر این مصاحبه از قول آقای
لنکرانی بیان شده بود که "کاندیدای ریاست جمهوری نخواهم شد" و بعد این جمله کلیدی
یعنی "کاندیدای ریاست جمهوری نخواهم شد" به وسیله رسانه های مختلف در سطح وسیع
منعکس شد و این در صورتی بود که لنکرانی در مصاحبه اش به هیچ وجه چنین جمله ایی را
بیان نکرده بود و به همین دلیل این خبر با واکنش قاطع لنکرانی مواجه شد و او در
پاسخ به این هجمه رسانه ایی این گونه پاسخ گفت: "اعلام داوطلبی برای انتخابات را
وظیفه خود نمی دانم اما اگر تکلیف باشد طبق آن عمل می کنم."
2-سانسور سوژه
نسبت به موضوع : این ترفند رسانه ای در دو مدل انجام می شود، مدل اول سانسور سوژه
به طور کامل است یعنی اینکه سوژه را در تمام زمینه ها و در شرایط مختلف به طور کامل
سانسور می کنند، مدل دوم سانسور سوژه نسبت به موضوع است یعنی اینکه سوژه را نسبت به
یک موضوع خاص و در بعضی اوقات سانسور می کنند که آقای لنکرانی در هفته های گذشته
بامدل دوم از سانسور روبرو شد، یعنی لنکرانی به عنوان سوژه مورد نظر نسبت به موضوع
انتخابات ریاست جمهوری سانسور شد و اخباری که به صورت وسیع با این ترفند در رسانه
ها منعکس شد بدین شرح بود که خبرهای مختلفی با موضوع "کاندیداهای احتمالی ریاست
جمهوری" در رسانه های داخلی و خارجی مطرح شد و از تمام افراد و جناح هایی که
احتمالش داده می شد در انتخابات حضور داشته باشند و حتی از افرادی که احتمال
حضورشان نزدیک به صفر بود نام برده شد، اما نامی از لنکرانی در میان نبود و این نوع
خبرها در حالی منعکس می شود که لنکرانی در میان بزرگان نظام و امت حزب الله از
مدتها قبل به عنوان یکی از گزینه های ریاست جمهوری، به طور جدی مطرح
بود.
این نوع ترفندها و شیطنت های رسانه
ایی با چه هدفی دنبال دارد؟
این ترفندها و شیطنت های رسانه ایی که
بیان شد معمولا به صورت سازمان یافته صورت می گیرد و نتیجه اش این است که سوژه به
دلیل سانسور و منتفی شدن حضورش به طور قطعی ، جزء گزینه های احتمالی در تحلیل ها
قرار نمی گیرد، یعنی این که آقای باقری لنکرانی به عنوان سوژه جزء گزینه های
احتمالی ریاست جمهوری قرار نمی گیرد واین تحلیل های کاذبی که به وسیله این ترفندها
القا می شود در چند ماه آینده فضایی را حاکم می کند که در تحلیل های واقعی هم که
پیرامون کاندیداهای احتمالی ریاست جمهوری صورت می گیرد، نامی از لنکرانی در میان
نباشد و او به طور کامل به فراموشی سپرده می شود.
افرادی مانند باقری
لنکرانی به خاطر شخصیت اخلاقی و روحیه تکلیف مدارانه و میزان محبوبیتی که در بین
مردم و نیروهای ارزشی دارند تا زمانی که مسائل مهمی مانند شرکت در انتخابات برایشان
تکلیف نشود و حجت شرعی پیدا نکنند که چنین اموری بر آنها واجب است پا در چنین عرصه
هایی نمی گذارند، کما اینکه در انتخابات مجلس نهم با وجود دعوت هایی که از لنکرانی
به عنوان کاندیدا صورت گرفت ولی او حاضر به این امر نشد.
حال جریان های
مقابل با اطلاع از منش و روحیات لنکرانی، دست به چنین شیطنت هایی می زنند تا وی به
عنوان یک گزینه اصلی مطرح نشود و موج مطالبه گری و دعوت از این شخص در جامعه براه
نیفتد و در مقابل کاندیداهای خود را خواست و مطالبه مردم معرفی کنند.مروری بر
فعالیتهای قرآنی و انقلابی حضرت آیتاللهخامنهای
وقتی که
سلطنتطلبان منافقین را رسوا میکنند
پایگاه اطلاع رسانی هابیلیان با اعلام این خبر، نوشت:
مهلقافخرآور، خواهر امیرعباسفخرآور و از عناصر سلطنتطلب، نشست اعضای گروهک
تروریستی منافقین در پاریس را جعلی و ساختگی خواند و عنوان کرد: آنها نتوانستند کسی
را به تجمع بکشانند «در عوض چندصد نفر لهستانی، افغانی و عرب و رنگینپوست را از
کشورهای مختلف به محل کشانیدند تا سیاهیلشکر تهیه کنند.»
روايت حاج عباس برقي از شبهاي قبل از اسارت متوسليان
تجمع اعتراضی در حمایت از مسلمانان میانمار
ابراهیمی: جریان اصلاحات لیدر ندارد
هامون به نقل از مهر:
وی افزود: از طرفی ادعا می کنند که ما از فتنه گران جداهستیم و از طرف دیگر بدون نادیده گرفتن آنان کسی دیگر در این جریان باقی نمی ماند، از طرف دیگر می گویند شرایط مهیا نیست و از طرف دیگر اسامی متعددی برای کاندیداتوری در این جریان مطرح می شود.
عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز، علت اصلی تفرق و سردرگمی در جریان اصلاحات را در لیدری آن دانست و گفت: اکثر سرمداران اصلاح طلبان تبدیل به اپوزوسیون و بلند گوی دشمن شده اند؛ بنابراین دیگر کسی در این جریان نمانده که بخواهد برای آنان برنامه ریزی کند.
وی افزود: وجود چندصدایی در این جریان و اینکه هنوز یک برنامه راهبردی برای انتخابات تدوین نکرده اند، بدلیل نداشتن لیدر است و گرنه آنان همه تلاششان این است که در رقابتهای انتخاباتی حضور یابند؛ اما آنقدر آلودگی در این جریان زیاد است که نمی توانند خود را پاک کنند.
ابراهیمی با بیان اینکه اصلاح طلبان رقیب قدری برای اصولگرایان نیستند، تصریح کرد: آنان جلساتی برای انتخابات داشته اند اما در این جلسات به نتیجه ای نمی رسند؛ چراکه این جریان یک جریان مخلوط است.
وی آمیختگی اصلاح طلبان با فتنه گران و اپوزیسیون را از دیگر دلایل سردگمی در این جریان دانست و گفت: اصلاح طلبان با بازسازی در ساختار و اندیشه می توانند خود را پاک و یکدست کرده و با پایندی به ساختارهای قانونی دوباره به نظام بازگردند.
«گناه» حافظه را ضعیف میکند
مرحوم آیتالله مجتهدی تهرانی، انجام گناه را دلیل ضعیفبودن حافظه میداند و تأکید دارد: روزه صورت شیطان را سیاه میکند. وی در شرح دعای روز سوم ماه مبارک رمضان میگوید: در این دعا از خدا درخواست ذهن و حافظه میکنیم.
هامون به نقل از محدوده:
مرحوم آیتالله مجتهدی تهرانی، شرح کوتاهی بر دعاهای روزانه ماه مبارک رمضان دارد که به صورت مجموعه صوتی موجود است. متن این مجموعه شروح در ماه رمضان سال 89 به ابتکار خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس پیاده و منتشر شد.
نظر به استقبال مخاطبان و مردم روزهدار از این شروح، یک بار دیگر بازنشر میشود.
دعای روز سوم ماه مبارک رمضان
«اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ الذِّهْنَ وَ التَّنْبِیهَ وَ بَاعِدْنِی فِیهِ مِنَ السَّفَاهَةِ وَ التَّمْوِیهِوَ اجْعَلْ لِی نَصِیباً مِنْ کُلِّ خَیرٍ تُنْزِلُ فِیهِ بِجُودِکَ یا أَجْوَدَ الْأَجْوَدِین»
خدایا در این روز مرا هوش و بیدارى نصیب فرما و از سفاهت و جهالت و کار باطل دور گردان و از هر خیرى که در این روز نازل مىفرمایى مرا نصیب بخش به حق جود و کرمت اى جود و بخشش دارترین عالم.
شرح فرازهای دعا
آیتالله مجتهدی تهرانی در شرح «اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ الذِّهْنَ وَالتَّنْبِیهَ وَبَاعِدْنِی فِیهِ مِنَ السَّفَاهَةِ وَ التَّمْوِیهِ» میگوید: خدایا در این ماه رمضان روزی کن که من هوشیار بشوم و حافظه پیدا کنم و از خواب غفلت بیدار بشوم! انسان اگر بیدار بشود خیلی لذت میبرد، نوع انسانها در غفلت هستند؛ بنابراین در ماه رمضان از خدا درخواست کنید که از خواب غفلت بیدار شویم.
وی درباره علت ضعیفی حافظه عنوان میکند: یکی از نعمتهای بزرگ خدا ذهن است. در این دعا از خدا درخواست ذهن و حافظه میکنیم، اگر میبینید حافظه ضعیف است و حافظه درست و حسابی نداریم، علت آن گناه است؛ به نامحرم که نگاه کنی حافظه میرود.
گناه حافظه را ضعیف میکند
این استاد اخلاق ادامه میدهد: شخصی به دانشمندی مراجعه میکند و میگوید ؛ من حافظه ندارم. آن دانشمند گفت: گناه نکن و علت آن را هم ذکر کرد و گفت: علم یک نوع فضیلت و برتری است و خدا این برتری را به شخص گناهکار نمیدهد لذا کسی که اهل گناه است مجتهد و ملا نمیشود و اگر بخواهد ملا بشود و به درد مردم بخورد باید حافظه داشته باشد و لازمه آن ترک گناه است.
آیتالله مجتهدی تهرانی در ادامه به بیان خاطرهای میپردازد و میگوید: مرحوم آیتالله بروجردی، گاهی در درس شعرهای سیوطی را میخواندند؛ با اینکه حدود 70 تا 80 سال از زمانی که سیوطی میخواندند و مجتهد شده بودند، فاصله بود، ولی به علت دوری از گناه از حافظه بسیار قوی برخوردار بودند.
دعای تقویت حافظه
این عالم ربانی همچنین دعایی برای تقویت حافظه معرفی میکند و میگوید: از خدا؛ حافظه بخواهیم و ترک گناه کنیم؛ این دعا را هم بعد از هر نماز بخوانید: «سبحان من لایعتدی علی اهل مملکته ...» که باعث تقویت حافظه میشود؛ قرآن حفظ کنید؛ حافظه زیاد میشود؛ خواندن آیةالکرسی حافظه را زیاد میکند.
این استاد بزرگ اخلاق یک بار دیگر به دعای روز سوم ماه رمضان اشاره میکند و میگوید: در ادامه دعای روز سوم از خدا طلب بیداری از خواب غفلت میکنیم. «وَبَاعِدْنِی فِیهِ مِنَ السَّفَاهَةِ وَالتَّمْوِیهِ» خدایا در این روز مرا از کارهای باطل و سفیهانه دور گردان؛ غیبت نکنم، دروغ نگویم و ... سفاهت به معنای؛ کار بیخردانه و بچهگانه است.
وی با قرائت ادامه دعا میافزاید: «وَاجْعَلْ لِی نَصِیباً مِنْ کُلِّ خَیرٍ تُنْزِلُ فِیهِ» خدایا هر کار خیری که در ماه رمضان نازل کردهای نصیبی از آن کار خیر به من برسان.
شیطان چگونه از ما دور میشود
مرحوم آیتالله مجتهدی تهرانی در ادامه به حدیثی از حضرت رسول(ص) اشاره میکند و میگوید: رسول خدا فرمود: «آیا شما را خبر ندهم به اموری که اگر به آن امور عمل کنید، شیطان از شما دور میشود؛ مثل دور بودن مشرق از مغرب.» اصحاب گفتند: «بله یا رسولالله» حضرت فرمودند: «روزه بگیرید؛ چراکه روزه صورت شیطان را سیاه میکند.»
روزه صورت شیطان را سیاه میکند و صدقه پشت او را میشکند
وی تأکید کرد: یکی از کارهای خیر روزه گرفتن است. از خدا بخواهیم که در ماه رمضان مریض نشویم و توفیق روزهداری داشته باشیم. یکی از کارهای خیر دیگر صدقه است؛ صدقه دادن هم پشت شیطان را میشکند. «و کَسْرَ ظَهره» و در ادامه آمده است، مواظبت بر عمل صالح، نماز شب و دوستی با خدا و استغفار، ریشه شیطان را قطع میکند. و در آخر حدیث گفته شده است: «و لِکلِ شی زکات وزکاتُ الابدان الصیام» که هر چیزی زکاتی دارد و زکات بدنهای شما روزه است.
وی همچنین درباره بخش آخر دعای روز سوم ماه رمضان اظهار میکند: «وَ اجْعَلْ لِی نَصِیباً مِنْ کُلِّ خَیرٍ تُنْزِلُ فِیهِ بِجُودِکَ یا أَجْوَدَ الْأَجْوَدِین» خدایا هر خیری که در ماه رمضان نازل میکنی برای من نصیبی از آن خیر قرار بده به جود و بخشش خودت ای کسی که جود و بخششت از همه بخشندگان بیشتر است.
باجگیری رسانه ای مدیرانحرافی از یک بانک خصوصی
اخبارهای دریافتی از باج گیری های رسانه ای توسط مدیر یکی از رسانه های جریان انحراف حکایت دارد.
هامون به نقل از محدوده:
گفته می شود اخیرا این فرد مجموعه مطالبی را علیه برخی از سازمان ها و بنگاههای
اقتصادی در رسانه تحت مدیریت خود منتشر کرده تا با متهم کردن آنان به همکاری با
برخی از جریان های سیاسی زمینه های باج گیری از این مجموعه ها را فراهم سازد.
در
همین زمینه شنیده می شود پس از آنکه رسانه تحت مدیریت وی مطالبی را علیه یک بانک
خصوصی منتشر می سازد،جلسه ای میان مدیرعامل این بانک با آقای مدیر برگزار می
شود.
گفته می شود در این جلسه ضمن اهداء یکی شامل چندین سکه طلا،کارت های هدیه
ای به مدیرانحرافی اهداء می شود که رقم آن چیزی بالغ بر چند صد میلیون تومان بوده
است.
برنامه کنگره آمریکا برای کاهش بودجه جنگ نرم علیه ایران به بهانه بحران اقتصادی

جامعه مدرسین كشتار فجیع مسلمانان میانمار را محكوم كرد
در ادامه اطلاعیه همچنین آمده است: به راستي در دنيايي كه فرياد حقوق بشر و آزادي بيان، گوشها را كر كرده، اين گونه نسلكشي و مبارزه با آزادي ديني چه توجيهي دارد؟! گناه مسلماناني كه ميخواهند صرفا به اعمال ديني خود بپردازند و از كمترين حدَ آزادي برخوردار باشند، چيست؟! و نيز آيا وقت آن نيست كه مجامع بينالمللي و در رأس آن شوراي امنيت سازمان ملل متحد با اين حوادث اسفناك مقابله كنند؟!
جامعه مدرسين حوزه علميه قم در پایان اطلاعیه، ضمن محكوم كردن كشتار فجيع مسلمانان مظلوم در كشور ميانمار و ابراز همدردي با خانوادههاي داغدار آنان، از مجامع بينالملل ميخواهد كه با تدابير لازم، از وقوع چنين حوادث هولناك و تأسفبار جلوگيري به عمل آورند.
مقام صهيونيست: مجبوريم بپذيريم كه ايران هسته اي شده است
يك مقام امنيتي سابق اسرائيل تصريح كرد: ما بايد اين واقعيت را بپذيريم كه ايران ديگر هسته اي شده است.
هامون به نقل از کیهان:
رئيس پيشين امنيت ملي رژيم صهيونيستي گفته است: ما بايد ديگر اين واقعيت را
بپذيريم و كنار بياييم كه ايران هسته اي شده است. ما در اين وضعيت بايد از ميان بد
و بدتر يكي را انتخاب كنيم، يا بايد ايران هسته اي را بپذيريم كه برايمان بسيار سخت
است يا اين كه به آن حمله كنيم كه عواقب آن براي ما بسيار نابودكننده تر
است.
گيورا آيلند به هاآرتص گفت: «دستيابي ايران به فناوري هسته اي براي اسرائيل
از چهار ناحيه خطرناك است؛ اول از همه امكان دارد ايران، به رغم آن كه احتمالش صفر
است، روزي بخواهد با بمب هسته اي به اسرائيل حمله كند. دوم اينكه دستيابي ايران به
تكنولوژي هسته اي باعث ايجاد رقابت تسليحات هسته اي در خاورميانه شود. خطر سوم اين
است كه باعث مي شود تا وضعيت استراتژيك اسرائيل به شدت تغيير كند كه در آن صورت اگر
روزي بخواهيم با سوريه يا حزب الله بجنگيم زير سايه ايران هسته اي قرار خواهيم
داشت، براي همين اين مساله باعث مي شود تا قدرت دفاعي اسرائيل به شدت ضعيف شود. اما
خطر چهارم اين است كه ايران هسته اي باعث مي شود تا طوفاني از اسلام گرايي سراسر
جهان اسلام را فرا بگيرد كه مي تواند از اندونزي تا مغرب را پوشش دهد. چرا كه آن
گاه خواهند گفت كه يك تصميم اسلامي گرفته شده و توانسته است كه در برابر غرب و
اسرائيل به موفقيت برسد.»
وي با بيان اينكه «حمله نظامي به تاسيسات هسته اي
ايران از هر چيزي بدتر است» گفت: اول از همه ممكن است كه چنين عملياتي به شكست
بينجامد و اين آبروريزي بزرگي براي اسرائيل به وجود آورد، مساله اين است كه حتي اگر
ما به ايران حمله كنيم چون فقط ظاهر را مي توانيم بمباران كنيم نمي توانيم به
تاسيسات هسته اي زيرزميني ايران آسيبي وارد آوريم، اگر بنا باشد فقط آسيب هاي مادي
به ايراني ها تحميل كنيم هيچ چيز به دست نياورده ايم. و اگر ده ها فروند جنگنده مان
سقوط كنند و ده ها خلبان ما اسير شوند بيش از هميشه يعني حتي بيش از الان در معرض
تهديد قرار خواهيم گرفت كه در آن موقع به شدت در موقعيت ضعف قرار خواهيم داشت. در
اين جا خطر دوم هم متوجهمان خواهد شد و آن اينكه وقتي كه مشخص شود كه ضعيفيم و قدرت
لازم براي دفاع از خود را نداريم آن گاه به اشكال مختلف مورد تهديد و حمله قرار
خواهيم گرفت كه نه تنها شكستي را بر ما تحميل كرده بلكه آبروريزي هاي بيشتري را نيز
برايمان به دنبال خواهد داشت. خطر سوم اين است كه چه حمله ما موفقيت آميز باشد چه
نباشد، ايراني ها پس از آن وضعيت بهتري براي دفاع از پروژه هاي هسته اي شان خواهند
داشت و در آن موقع ديگر قطعا مرتكب هيچ اشتباهي نخواهند شد، به خصوص اينكه حمله
اسرائيل براي آنها به مثابه بدترين وضعيت خواهد بود.
وي اضافه كرد: خطر چهارم
اين است كه ايران در پاسخ به حمله اسرائيل به اهداف آمريكايي ها در خليج فارس حمله
كند كه آن گاه قيمت نفت تا 200 دلار در هر بشكه صعود خواهد كرد كه اين مساله خشم
جهان را بر خواهد انگيخت و آن گاه جامعه جهاني هم در كنار ايران به رويارويي با
اسرائيل برخواهد خاست، شايد در آن موقع حتي متحمل تحريم هاي جامعه جهاني نيز بشويم
چرا كه همه عليه ما شده اند.»
آيلند اظهار داشت كه اسرائيل بايد به مواضع آمريكا
در اين زمينه پايبند باشد و وقتي واشنگتن به آن مي گويد نبايد حمله كند نبايد حتي
به آن فكر كند.
سلطنت طلبان در بروكسل مي خواستند از اپوزيسيون «سازمان مجاهدين خلق» بسازند!

هامون به نقل از کیهان:
برگزاركنندگان سلطنت طلب اين نشست (عناصري چون شهريار آهي مشاور رضا پهلوي و رضا
خادم هماهنگ كننده كودتاي نوژه) ضمن دعوت از تروريست هايي نظير رئيس كومله و برخي
سلطنت طلب ها و ماركسيست هاي سابق وابسته به اصلاح طلبان، از برخي عناصر تندرو و
نومحافظه كار آمريكايي نظير اتولانگي نيز دعوت كرده بودند كه وي علنا از گزينه
نظامي دفاع كرد.
بهروز خليق عضو مركزيت گروهك فدائيان خلق در گفت وگو با «اخبار
روز» ضمن بيان اينكه «پاسخ من و سازمان به دعوت برگزاركنندگان منفي بود»، اظهار
داشت: تشكيل چنين كنفرانس هائي سابقه دارد و رويداد تازه اي نيست. كنفرانس هاي قبلي
به اهداف خود دست نيافتند. هدف اين پروژه هم كه تدارك كنندگان آن مي خواهند براي آن
چند كنفرانس برگزار كنند، روشن نيست. از ابتدا دست اندركاران اين پروژه مشخص نكردند
كه با برگزاري چندين كنفرانس، چه هدفي را پي مي گيرند. اما گرايش هائي در بين تدارك
كنندگان و شركت كنندگان وجود دارد كه هدف معيني را تعقيب مي كنند. گرايشي مي خواهد
از اين پروژه كنگره ملي بيرون بياورد كه توهمي بيش نيست. اكثريت نيروي اپوزيسيون با
اين پروژه همراه نيست. در شرايط كنوني تشكيل كنگره ملي، پروژه غيرعملي و غيرمقدور
است.
وي افزود: گرايش ديگري وجود دارد كه مي خواهد از اين گردهمائي ها، تشكل
بسازد. طبعا گذاشتن عنوان «اتحاد براي دمكراسي» و مشاركت سازمان هاي سياسي در حركتي
كه مي خواهد تشكل خودش را بسازد، قابل توجيه نيست. اما بعيد به نظر مي رسد كه از
جمع ناهمگون، تشكل سياسي ساخته شود. اين كار يكبار در سال هاي پيش تجربه شد
(همبستگي) و تلاش دست اندركاران آن به نتيجه نرسيد و شكست خورد.
خليق گفت: موضوع
ديگر به حضور كساني نظير امانوئل اتولانگي در كنفرانس برمي گردد. متاسفانه تدارك
كنندگان كنفرانس شفاف عمل نمي كنند. در دعوت نامه اي كه براي سازمان ما و من ارسال
شده بود، از حضور چنين افرادي در كنفرانس سخني به ميان نيامده بود. منطقي آن بود كه
حضور اين افراد از ابتدا و با معرفي به اطلاع دعوت شدگان مي رسيد تا آن ها با آگاهي
بر حضور چنين عناصري به مشاركت و يا عدم مشاركت در كنفرانس تصميم بگيرند نه اينكه
در جلسه با آن روبرو شوند و در مقابل كار انجام شده قرار گيرند.
وي گفت: امانوئل
اتولانگي گرچه مقيم بروكسل است ولي دست در دست نئوكان هاي آمريكا دارد و جزو جنگ
طلبان و «عقاب»ها به حساب مي آيد. او دكتراي خود را از دانشگاه عبري اورشليم اخذ
كرده است. اتولانگي قبلا رياست موسسه ترنس آتلانتيك در بروكسل را عهده دار بود و از
ماه مارس 2010 همكار ارشد «بنياد دفاع از دموكراسي» است. اين بنياد در واشنگتن است
و يكي از موسسات وابسته به محافل تندرو آمريكا است. مايكل لدين (مشاور امنيتي سابق
دولت آمريكا، دست اندركار ماجراي ايران-كنترا در زمان ريگان، تحليلگر ارشد موسسه
انترپرايز آمريكا)، كليفورد دي. مي(رئيس بنياد و رياست دپارتمان سياسي «كميته خطر
جاري» و عضو «شوراي روابط خارجي» آمريكا)، ريچارد پرل « از عناصر اصلي نئوكان ها)،
جيمز وولسي (رئيس سابق سيا)، رابرت مك فارلين (مشاور امنيت ملي آمريكا در زمان
ريگان و دست اندركار ماجراي ايران-كنترا) جزو گردانندگان اين بنياد هستند.
وي
يادآور شد: دعوت از اتولانگي بدرستي سوالاتي را برانگيخته است. توضيحات تدارك
كنندگان كنفرانس به جاي روشن كردن موضوع، بر ابهامات افزوده است. برخلاف توضيحات
داده شده، طبعا مسئله اطلاع از مواضع «عقابان» آمريكا و اروپا در ميان نبوده است.
فعالين سياسي ايران به خوبي از مواضع جنگ طلبانه آن ها آگاه هستند و تدارك كنندگان
هم اينقدر افراد بي تجربه اي نيستند كه صرفا به خاطر اطلاع از مواضع «عقابان»،
هزينه حضور او را تقبل كنند. خودداري تدارك كنندگان كنفرانس از بيان علت دعوت
اتولانگي، اين برداشت را تقويت مي كند كه برنامه هاي ديگري در ميان بوده است. از
جمله سيگنال دادن و جلب نظر جريان ها و محافل تندرو نظير نئوكان ها. خطر اين جا است
كه اين رسم اين كنفرانس باب شود و «عقابان» آمريكايي بشوند جزء ثابتي از كنفرانس
هاي ايراني! ما به تجربه منفي پيوند محافل افراطي آمريكا با سازمان مجاهدين خلق
آگاهيم. شركت كنندگان نسبت به اين نوع اقدامات با حساسيت برخورد كنند اگر تدارك
كنندگان كنفرانس در اين امر مصرند، از قبل و به طور روشن اعلام كنند تا سمت گيري
اين پروژه براي شركت كنندگان روشن باشد.
بهنود: جنبش سبز شعار بي محتواست رسانه هاي اپوزيسيون سينه خيز مي روند
هامون به نقل از کیهان:
مسعود بهنود در گفت وگو با جرس (ارگان حلقه ماسوني لندن) اظهار داشت: در يك سال
گذشته همه بلايي كه بر سر رسانه هاي مخالف در داخل و خارج آمده، بر سر جرس هم آمده
است يعني كاربران بدون اين كه لازم باشد از جزئيات اطلاعاتي داشته باشند، اين احساس
را مي كنند كه جرس كم مطلب تر و كم توان تر شده است و اين هم چيزي نمي تواند باشد
جز اين كه توان خودش را از دست داده و با همت چند نفر دارد سعي مي كند سينه خيز
باقي بماند.
وي با بيان اينكه «با كمال تاسف فكر مي كنم جرس عمر طولاني نمي
كند»، درباره نسبت فروكش كردن جنبش سبز با كم رمق شدن رسانه هاي اپوزيسيون گفت:
«بله مي توان ميان اين ارتباطي را تعريف كرد. من از همان آغاز جنبش يك نگراني عمده
داشتم و متاسفانه اين نگراني دست داد. نگراني من اين بود كه يك اميدواري ارتفاع
گرفته و اغراق شده اي وجود داشت. بسياري همه خواسته ها و اميدهايي كه در دو خرداد
به آن نرسيده بودند و بسياري آرزوهاي ديگر را از اين جنبش مي خواستند. برخي حتي
تصور مي كردند كه با اين جنبش مي توان نظام جمهوري اسلامي را براندازي كرد. كساني
كه در اين جنبش ها اغراق مي كنند، اميد افراطي مي بندند و وظايف افراطي براي اين
جنبش ها تعريف مي كنند، پس از اين كه در كوتاه مدت به نتيجه نمي رسد، دچار خمودگي،
يأس و غمزدگي مي شوند و يك مرتبه به قسمت تاريك ماه مي رويم.»
وي اضافه كرد:
واقعيت اين است كه الان جنبش سبز تبديل شده به يك شعار بي محتوا كه جامع و مانع
نيست. الان كساني قيطان سبز مي بندند ولي در حال مذاكره با آمريكا براي حمله به
ايران هستند و خودشان را سبز مي دانند. كسي هم حق ندارد به آنها بگويد نه شما سبز
نيستيد. از اين طرف هم بعضي ها به دنبال آرام كردن هستند و آن قدر آرام كرده اند كه
چيزي به نام اپوزيسيون باقي نماند و شده است پوزيسيون.
اين عنصر شياد در حالي كه
ساليان سال در خدمت رژيم كودتايي سلطنت قرار داشت، ادعا كرده سرخوردگي هاي فعلي را
درك مي كند چون خودش پس از كودتاي 28 مرداد 32 دچار همين تجربه شده
است(!!)
اعتراض رسمي ايران به سازمان ملل قتل عام مسلمانان مظلوم ميانمار را متوقف كنيد
سفير و نماينده دائم ايران در سازمان ملل ضمن محكوم كردن نسل كشي ميانمار، طي نامه اي به دبيركل اين سازمان، خواستار اقدامات فوري سازمان ملل براي توقف سركوب مسلمانان ميانمار شد.
هامون به نقل از کیهان:
محمد خزاعي سفير و نماينده دائم جمهوري اسلامي ايران نزد سازمان ملل متحد در
نيويورك طي نامه اي به بان كي مون دبيركل اين سازمان، با ابراز نگراني از وضعيت
مسلمانان ميانمار، خواستار ورود قوي و صريح سازمان ملل در جهت حمايت از مسلمانان
اين كشور شد.
سفير و نماينده دائم كشورمان در نامه خود، كه رونوشت آن براي
نمايندگي سازمان همكاري اسلامي نزد سازمان ملل متحد، خانم پيلاي كميسيونر سازمان
ملل در امور حقوق بشر و خانم آموس مسئول امور بشردوستانه سازمان ملل نيز ارسال شده،
توجه مقامات ارشد سازمان ملل متحد و سازمان همكاري اسلامي را به گزارشات منتشره از
سركوب مسلمانان در استان روهينگيا ميانمار جلب و تاكيد كرده است: عمليات سركوب
مسلمانان در ميانمار منجر به كشته شدن صدها شهروند غيرنظامي بي گناه، تخريب مساجد و
منازل و اخراج مردم از سرزمين خود شده است.
در اين نامه ضمن ابراز نگراني از
اظهارات برخي مقامات رسمي ميانمار كه مسلمانان را فاقد حقوق شهروندي مي دانند آمده
است: ما بر اين باور هستيم كه پاكسازي قومي و مذهبي عليه مسلمانان تحت هر چارچوبي و
براساس حقوق بين المللي شناخته شده ناعادلانه و غيرقابل توجيه است.
وي تاكيد
كرد: بر اين اساس سازمان ملل متحد بايستي با اتخاذ اقدامات فوري در جهت حفظ و اجراي
مفاد منشور ملل متحد و حمايت از حقوق اساسي مردم مسلمان ميانمار از طريق درخواست از
حكومت اين كشور براي انجام اقدامات لازم به منظور توقف سركوب مسلمانان حركت
كند.
خزاعي در ادامه اين نامه خطاب به دبيركل سازمان ملل، تصريح كرد: انتظار مي
رود جنابعالي در خصوص اين موضوع مانند ساير موضوعات با قدرت و صراحت اقدامات ممكن
را براي توقف اين اقدامات فاجعه بار و جلوگيري از اقدامات مشابه بعدي به عمل
آوريد.
اين نامه افزود: بدون ترديد سكوت و بي تفاوتي جامعه بين المللي در مورد
شرايط ميانمار به نقض فاحش حقوق اساسي مسلمانان و همچنين حقوق بين الملل كمك بزرگي
كرده و رويه خطرناكي را در روابط بين الملل ايجاد خواهد كرد.
خزاعي در پايان
نامه خود ابراز اميدواري كرده كه حكومت ميانمار به صورت مثبت و سازنده به نگراني
هاي جامعه بين المللي پاسخ داده تا مسلمانان روهينگيا بتوانند با احترام و امنيت به
خانه و كاشانه خود بازگردند.
اطلاعيه بسيج جامعه پزشكي در حمايت از مسلمانان
ميانمار
سازمان بسيج جامعه پزشكي به دنبال وقوع حادثه كشتار مردم بي گناه
ميانمار اطلاعيه اي به شرح زير صادر كرد:
در آستانه ماه ميهماني خداوند رحمان
اين بار فرزندان مهربان ترين رسول او (ص) در جنوب شرقي آسيا- ميانمار- و در سرزمين
پدري خود مورد تجاوز قرار گرفته و به آتش كشيده مي شوند و آنان كه از اين هجمه جان
به در مي برند غريبانه، آواره مرزهاي شمالي آن كشور شده اند، مسلمانان ميانمار به
عنوان اقليتي قريب يك يا چند ميليون نفر جمعيت و با سابقه صدها سال اقامت در آن
سرزمين كه تا چندي پيش مستعمره روباه پير بود، اينك متهم به خارجي بودن شده اند و
از سال هاي 1960 تاكنون ده ها بار توسط ارتش ميانمار مورد قتل عام و شكنجه واقع شده
اند.
هنوز اندكي از ورود وزير خارجه آمريكا به آن كشور نگذشته است كه تيغ
اصلاحات آمريكايي حلقوم زنان و كودكان مسلمان را در روستاهاي آن سرزمين مي برند و
سرخ پوشان بودايي در سكوت قبيحانه مجامع بين المللي و انفعال بي شرمانه مدعيان حقوق
بشر، تحت حمايت مسئولان و ارتش آن كشور با بدوي ترين روش ها اقدام به پاكسازي نژادي
آن سرزمين مي كنند و نسخه فلسطيني ديگري دوباره در حال اجرا است. بي شك كه در فضاي
وارونه اي كه به دست زورمداران آمريكايي، صهيونيستي و اجانب آن در جهان شكل گرفته
انتظاري جز آن نيست كه خون بهاي جايزه صلح نوبل خانم دكتر «تين سين» اجساد مثله شده
و سوخته شده زنان و مردان و كودكان مسلمان هموطن او باشد. و يقينا در فضايي كه
اسلام هراسي و بي حرمتي به مقدسات مسلمانان هر لحظه به گونه اي توسط دستگاه هاي
تبليغاتي و جنگ نرم شياطين تبليغ مي شود بايد هر روز در انتظار فجايعي از اين دست
باشيم.
بسيج جامعه پزشكي ضمن محكوم كردن اين خيانت بي شرمانه از همه مجامع آزاد
بين المللي و سازمان هاي مدافع حقوق بشر و نيز دولت ها و ملت هاي اسلامي مي خواهد
كه نقش حياتي خويش را در جهت توقف اين رويداد فاجعه بار و جلوگيري از اقدامات مشابه
بعدي به عمل آورند.
چرایینشر شایعهشهادت سردارسلیمانی
هامون به نقل از صراط:
سردار رمضان شریف در پاسخ به ادعای رسانههای صهیونیستی درباره
شهادت سردار سلیمانی در دمشق گفت که نقل این خبر آمال و آرزوهای این رسانههای
معاند است که در قالب اطلاع رسانی به افکار عمومی ارائه میشود.
به دنبال انتشار
خبری در توسط العربیه و برخی رسانههای صهیوینیستی از جمله سایت صهیونیستی "آروتز
شوا"، مبنی بر شهادت سردار قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس در انفجار تروریستی روز
چهارشنبه دفتر سازمان امنیت ملی سوریه، سردار رمضان شریف مسئول روابط عمومی سپاه
پاسداران طی گفتوگویی اختصاصی با خبرگزاری آنا به این ادعای رسانههای صهیونیستی
پاسخ داد.
سرلشکر پاسدار قاسم سلیمانی در سال 76 به عنوان فرمانده جدید سپاه قدس منصوب شد.
وی از فرماندهان ارشد سپاه در دوران جنگ تحمیلی به شمار میرود و در دوران دفاع مقدس فرماندهی لشکر 41 ثار الله را برعهده داشت.
سردار رمضان شریف درباره این خبر به آنا گفت که "این جمله، جمله مناسبی است برای پاسخ به این رسانهها که اخیرا شاهدیم برخی از رسانههای معاند با نظام مقدس جمهوری اسلامی و صاحبان آنها آمال و آرزوهای خود را در قالب خبر به نقل از منابع متفاوت نقل میکنند."
وی در ادامه تصریح کرد: نقل این خبر هم از جمله این آمال و آرزوهای این رسانههای معاند است که در قالب اطلاع رسانی به افکار عمومی ارائه میشود.
تابناک: مسئول روابط عمومی سپاه پاسداران تاکید کرد: بعضی از رسانههای امروزی متاسفانه بجای انجام کار رسانهای و حرفهای، آمال و آرزوهای خود را در قالب اخبار تهیه و منتشر میکنند.
سردار سلیمانی در بهمن ماه سال 89 به عنوان چهاردهمین سرلشکر جمهوری اسلامی ایران، از سوی فرمانده مظعظم کل قوا به درجه سرلشکری نائل شد.
وی در ماههای اخیر از سوی کنگره امریکا تهدید به ترور شد، تهدیدی که وی در پاسخ به آن گفت که "عاشق شهادت هستم".
چهارشنبه هفته گذشته در پی وقوع یک انفجار تروریستی در مقر امنیت ملی سوریه، وزیر دفاع و برخی از مقامات امنیتی این کشور کشته شدند.
البته فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی چندی پیش در پاسخ به تهدید ترور از سوی مقامات آمریکایی گفته بود: این تهدید نیست، کمک به شوقی است، برای فرزند دورافتاده از مادر، هزاران نفر در شوق شهادت اشک میریزند. در پاسخ به افرادی که فکر میکنند با تهدیدها رعب بر ما حاکم میشود، میگویم خداوندا شهادت در راه خودت را به دست دشمنان دینت، نصیب من بگردان.
تکاپوی جدید جریان انحرافی در آستانه انتخابات

جریان انحرافی که این روزها با چراغ خاموش حرکت می کند و خبری از گفت و گو ها و اظهارات جنجالی لیدرهایش نیست، این روزها با نزدیک شدن پایان حیات دولت دهم، تلاش های خود برای ماندن در عرصه سیاسی کشور را آغاز کرده است.
همین چند روز پیش بود که جابه جایی و تغییر ناگهانی استاندار قم و به دنبال آن استاندار خراسان شمالی اعتراضاتی را به همراه داشت و مورد انتقاد قرار گرفت.
بعد از آن در مراسم تودیع و معارفه استاندار قم، وزیر کشور اعلام کرد استانداران دیگری نیز تغییر خواهند کرد تا به این ترتیب موج تغییرات ناگهانی استانداران در آستانه انتخابات ریاست جمهوری یازدهم آغاز شود و به نظر می رسد این جریان منحط تلاش های تازه ای برای رسیدن به قدرت را آغاز کرده است.
حالا نیز از جلسات جریان انحرافی خبر رسیده است که این جریان تلاش برای بالا بردن سطح تحصیلی یارانش را آغاز کرده است و اعزام به خارج از کشور راهکار این جریان برای تحقق این امر است.
در یکی از جلسات جریان انحرافی از کمبود کادر قوی و با تجربه انتقاد شده و مطرح شده کادر سازی برای ما از نان شب هم واجب تر است.
در این جلسه مصوب شده تا پایان سال حداقل ۲۰۰ نفر را برای اعزام به دانشگاه های خارجی جهت تربیت مدیران آینده بورس تحصیلی نمایند.
هامون به نقل از جوان آنلاین:
بدانید حضرت ناظر است و ما را میبیند

دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنه ای به مناسبت فرارسیدن نیمه شعبان و سالروز ولادت حضرت ولیعصر (عج) گلچینی از بیانات آیتالله خامنهای را در مورد حضرت ولیعصر ارواحنا لهالفداء منتشر کرده است:
این، آیندهى قطعى شماست
ملت ایران به فضل پروردگار، با هدایت الهى، با کمکهاى معنوى غیبى و با ادعیهى زاکیه و هدایتهاى معنوى ولىاللهالاعظم ارواحنافداه خواهد توانست تمدن اسلامى را بار دیگر در عالم سربلند کند و کاخ با عظمت تمدن اسلامى را برافراشته نماید. این، آیندهى قطعى شماست. جوانان، خودشان را براى این حرکت عظیم آماده کنند. نیروهاى مؤمن و مخلص، این را هدف قرار دهند.
دیدار ایثارگران 29/05/1376
قبل از فرج، آسایش و راحتطلبى و عافیت نیست!
قبل از دوران مهدى موعود، آسایش و راحتطلبى و عافیت نیست. ...قبل از ظهور مهدى موعود، در میدانهاى مجاهدت، انسانهاى پاک امتحان مىشوند؛ در کورههاى آزمایش وارد مىشوند و سربلند بیرون مىآیند و جهان به دوران آرمانى و هدفىِ مهدى موعود(ارواحنافداه) روزبهروز نزدیکتر مىشود؛ این، آن امید بزرگ است؛ لذا روز نیمهى شعبان، روز عید بزرگ است.
دیدار با مردم قم 30/11/1370
حقیقت انتظار
انتظار، یعنى دل سرشار از امید بودن نسبت به پایان راه زندگى بشر. ممکن است کسانى آن دوران را نبینند و نتوانند درک کنند - فاصله هست - اما بلاشک آن دوران وجود دارد؛ لذا تبریک این عید - که عید امید و عید انتظار فرج و گشایش است - درست نقطهى مقابل آن چیزى است که دشمن مىخواهد به وجود بیاورد.
ما آن وقتى مىتوانیم حقیقتاً منتظر به حساب بیاییم که زمینه را آماده کنیم. براى ظهور مهدى موعود(ارواحنافداه) زمینه باید آماده بشود؛ و آن عبارت از عمل کردن به احکام اسلامى و حاکمیت قرآن و اسلام است. اولین قدم براى حاکمیت اسلام و براى نزدیک شدن ملتهاى مسلمان به عهد ظهور مهدى موعود (ارواحنافداه و عجّلاللَّهفرجه)، بهوسیلهى ملت ایران برداشته شده است؛ و آن، ایجاد حاکمیت قرآن است؛
دیدار به مناسبت میلاد حضرت مهدى (عج) 25/09/1376
باید زمینه را آماده کنید
مسألهى ولادت حضرت مهدى عجّلاللَّهتعالىفرجهالشّریف، از این جهت هم حائز اهمیت است که مسألهى انتظار و دوران موعود را که در مذهب ما، بلکه در دین مقدّس اسلام ترسیم شده است - دوران موعود آخرالزّمان؛ دوران مهدویت - ما به یاد بیاوریم، روى آن تکیه کنیم و بر روى آن مطالعه و دقّت و بحثهاى مفیدى انجام گیرد. شما باید زمینه را آماده کنى، تا آن بزرگوار بتواند بیاید و در آن زمینهى آماده، اقدام فرماید. از صفر که نمىشود شروع کرد! جامعهاى مىتواند پذیراى مهدى موعود ارواحنافداه باشد که در آن آمادگى و قابلیت باشد، والّا مثل انبیا و اولیاى طول تاریخ مىشود
در دیدار با پاسداران 10/12/1368
دنیا را از عدل و داد پر مىکند و ظلم را ریشهکن مىسازد
خصوصیت مهدى موعود(عجلاللهتعالىفرجهوارواحنافداه) در نظر مسلمانان این است که: «یملأالله بهالارض قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا». عدل و داد، استقرار عدالت در جامعه، از بین بردن ظلم از سطح زمین، خصوصیت مهدى موعود است. ... بشر به سمت آن چیزى حرکت مىکند که مظهر آن، وجود مقدس مهدى(علیهالصلاةوالسلامو عجلاللهتعالىفرجهالشریف) باشد و او کسى است که در احادیث متواتر وارد شده که دنیا را از عدل و داد پر مىکند و ظلم را ریشهکن مىسازد.
سخنرانى در خجسته سالروز ولادت امام زمان(عج) 22/12/1368
باید در آن جهت تلاش و کار کنیم
ما که منتظر امام زمان هستیم، باید در جهتى که حکومت امام زمان(علیه الاف التحیة و الثناء و عجلالله تعالى فرجه) تشکیل خواهد شد، زندگى امروز را در همان جهت بسازیم و بنا کنیم. البته، ما کوچکتر از آن هستیم که بتوانیم آن گونه بنایى را که اولیاى الهى ساختند یا خواهند ساخت، بنا کنیم؛ اما باید در آن جهت تلاش و کار کنیم.
مظهر عدل پروردگار، امام زمان(عج) است و مىدانیم که بزرگترین خصوصیت امام زمان(علیهالصّلاةوالسّلام) - که در دعاها و زیارات و روایات آمده است - عدالت مىباشد: «یملأ اللَّه به الارض قسطا و عدلا».
رابطهى قلبى و معنوى بین آحاد مردم و امام زمان(عج) یک امر مستحسن، بلکه لازم و داراى آثارى است؛ زیرا امید و انتظار را به طور دایم در دل انسان زنده نگه مىدارد.
دیدار اقشار مختلف مردم در روز نیمهی شعبان 27/05/1387
مصداق وعدهی الهی
ما همینقدر مىدانیم که وجود مقدس امام زمان، مصداق وعدهى الهى است. همینقدر مىدانیم که این بازماندهى خاندان وحى و رسالت، علم سرافراز خدا در زمین است. «السلام علیک ایها العلم المنصوب و العلم المصبوب و الغوث و الرحمة الواسعة وعدا غیر مکذوب».
...حجت خدا در بین مردم زنده است؛ موجود است؛ با مردم زندگى میکند؛ مردم را مىبیند؛ با آنهاست؛ دردهاى آنها، آلام آنها را حس میکند. انسانها هم، آنهائى که سعادتمند باشند، ظرفیت داشته باشند، در مواقعى به طور ناشناس او را زیارت میکنند. او وجود دارد؛ یک انسان واقعى، مشخص، با نام معین، با پدر و مادر مشخص و در میان مردم است و با آنها زندگى میکند. این، خصوصیت عقیدهى ما شیعیان است.
سخنرانى در سالروز میلاد امام عصر(عج) 11/12/1369
خواهد رسید...
دورانى خواهد رسید که قدرت قاهرهى حق، همهى قلههاى فساد و ظلم را از بین خواهد برد و چشمانداز زندگى بشر را با نور عدالت منور خواهد کرد؛ معناى انتظار دوران امام زمان این است.
دیدار با مردم قم 30/11/1370
پیام انقلاب ما
بشریت که با عطش تمام منتظر امام زمان عجالله تعالى فرجه الشریف است و مىخواهد مهدى موعود بیاید و چشم انتظار آن حضرت است، براى این است که او بیاید تا دنیا را از عدل و داد پر کند. این است آن پیامى که انقلاب اسلامى براى دنیا دارد و خودش هم متعهد و متکفل آن است.
دیدار با کارگزاران 17/10/1371
امیدى در دل بنىآدم
امام زمان علیه سلامالله، رمز عدالت و مظهر قسط الهى در روى زمین است. به همین جهت است که همهى بشریت، به شکلى انتظار ظهور آن حضرت را مىکشند. ...موضوع امام زمان عج الله تعالى فرجه الشریف، با این دید، نه مخصوص شیعه و نه حتى مخصوص مسلمین است. بلکه انتظارى در دل همهى قشرهاى بشر و ملتهاى عالم است. امیدى است در دل بنىآدم؛ که تاریخ بشریت به سمت صلاح حرکت مىکند. این امید، به بازوان قوت مىبخشد، به دلها نور مىدهد و معلوم مىکند که هر حرکت عدالتخواهانهاى، در جهت قانون و گردش طبیعى این عالم و تاریخ بشر است.
دیدار مهمانان خارجى دههى فجر در روز نیمه شعبان 18/11/1371
تاثیر اعتقاد به ظهور حضرت
ملتى که به خدا معتقد و مؤمن و متکى است و به آینده امیدوار است و با پرده نشینان غیب در ارتباط است؛ ملتى که در دلش خورشید امید به آینده و زندگى و لطف و مدد الهى مىدرخشد، هرگز تسلیم و مرعوب نمىشود و با این حرفها، از میدان خارج نمىگردد. این، خصوصیت اعتقاد به آن معنویت مهدى علیه آلاف التحیة والثناء است. عقیده به امام زمان، هم در باطن فرد، هم در حرکت اجتماع و هم در حال و آینده، چنین تأثیر عظیمى دارد. این را باید قدر دانست.
دیدار در روز میلاد پربرکت حضرت ولى عصر(عج) 17/10/1374
زندگى بشر هم از آنجا به بعد است!
دنیاى سرشار از عدالت و پاکى و راستى و معرفت و محبت، دنیاى دوران امام زمان است که زندگى بشر هم از آنجا به بعد است. زندگى حقیقى انسان در این عالم، مربوط به دوران بعد از ظهور امام زمان است که خدا مىداند بشر در آنجا به چه عظمتهایى نایل خواهد شد.
خطبههاى نماز جمعهى تهران 26/01/1379
روز تحقق شعارها
شعارهایى که امام زمان علیهالصلاةوالسلاموعجلاللهتعالىفرجه بر سر دست خواهد گرفت و عمل خواهد کرد، امروز شعارهاى مردم ماست؛ شعارهاى یک کشور و یک دولت است. ... این شعارها یک روز تحقق پیدا خواهد کرد.
بیانات در سالروز میلاد خجستهى امام زمان (عج) 22/08/1379
فقط نشستن و اشک ریختن فایده ندارد!
امام زمان ارواحنافداه با اقتدار و قدرت و تکیه بر توانایىاى که ایمان والاى خود او و ایمان پیروان و دوستانش، او را مجهز به آن قدرت کرده است، گریبان ستمگران عالم را مىگیرد و کاخهاى ستم را ویران مىکند.
درس دیگر اعتقاد به مهدویت و جشنهاى نیمهى شعبان براى من و شما این است که هر چند اعتقاد به حضرت مهدى ارواحنافداه یک آرمان والاست و در آن هیچ شکى نیست؛... اما این آرمانى است که باید به دنبال آن عمل بیاید. انتظارى که از آن سخن گفتهاند، فقط نشستن و اشک ریختن نیست.
دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمهى شعبان در مصلاى تهران 30/07/1381
ما باید خود را براى سربازى امام زمان آماده کنیم
انتظار به معناى این است که ما باید خود را براى سربازى امام زمان آماده کنیم.. سربازى منجى بزرگى که مىخواهد با تمام مراکز قدرت و فساد بینالمللى مبارزه کند، احتیاج به خودسازى و آگاهى و روشنبینى دارد... ما نباید فکر کنیم که چون امام زمان خواهد آمد و دنیا را پر از عدل و داد خواهد کرد، امروز وظیفهاى نداریم؛ نه، بعکس، ما امروز وظیفه داریم در آن جهت حرکت کنیم تا براى ظهور آن بزرگوار آماده شویم. اعتقاد به امام زمان به معناى گوشهگیرى نیست. ...امروز اگر ما مىبینیم در هر نقطهى دنیا ظلم و بىعدالتى و تبعیض و زورگویى وجود دارد، اینها همان چیزهایى است که امام زمان براى مبارزه با آنها مىآید. اگر ما سرباز امام زمانیم، باید خود را براى مبارزه با اینها آماده کنیم.
دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمهى شعبان در مصلاى تهران 30/07/1381
بزرگترین وظیفهى منتظران
بزرگترین وظیفهى منتظران امام زمان این است که از لحاظ معنوى و اخلاقى و عملى و پیوندهاى دینى و اعتقادى و عاطفى با مؤمنین و همچنین براى پنجه درافکندن با زورگویان، خود را آماده کنند. کسانى که در دوران دفاع مقدس، سر از پا نشناخته در صفوف دفاع مقدس شرکت مىکردند، منتظران حقیقى بودند. کسى که وقتى کشور اسلامى مورد تهدید دشمن است، آمادهى دفاع از ارزشها و میهن اسلامى و پرچم برافراشتهى اسلام است، مىتواند ادعا کند که اگر امام زمان بیاید، پشت سر آن حضرت در میدانهاى خطر قدم خواهد گذاشت. اما کسانى که در مقابل خطر، انحراف و چرب و شیرین دنیا خود را مىبازند و زانوانشان سست مىشود؛ کسانى که براى مطامع شخصى خود حاضر نیستند حرکتى که مطامع آنها را به خطر مىاندازد، انجام دهند؛ اینها چطور مىتوانند منتظر امام زمان به حساب آیند؟ کسى که در انتظار آن مصلح بزرگ است، باید در خود زمینههاى صلاح را آماده سازد و کارى کند که بتواند براى تحقق صلاح بایستد.
دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمهى شعبان در مصلاى تهران 30/07/1381
یک حکومت صددرصد مردمى
...حکومت آیندهى حضرت مهدى موعود ارواحنافداه، یک حکومت مردمى به تمام معناست... امام زمان، تنها دنیا را پر از عدل و داد نمىکند؛ امام زمان از آحاد مؤمن مردم و با تکیه به آنهاست که بناى عدل الهى را در سرتاسر عالم استقرار مىبخشد و یک حکومت صددرصد مردمى تشکیل مىدهد
دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمهى شعبان در مصلاى تهران 30/07/1381
ناظر است و مىبیند!
امام زمان ناظر است و مىبیند. انتخابات شما را امام زمان دید؛ اعتکاف شما را امام زمان دید؛ تلاش شما جوانها را براى آذینبندى نیمهى شعبان، امام زمان دید؛ حضور شما زن و مرد را در میدانهاى گوناگون، امام زمان دیده است و مىبیند؛ حرکت دولتمردان ما را در میدانهاى مختلف، امام زمان مىبیند و امام زمان از هر آنچه که نشانهى مسلمانى و نشانهى عزم راسخ ایمانى در آن هست و از ما سر مىزند، خرسند مىشود. اگر خداى نکرده عکس این عمل بکنیم، امام زمان را ناخرسند مىکنیم. ببینید، چه عامل بزرگى است.
دیدار اقشار مختلف مردم بهمناسبت نیمهى شعبان 29/06/1384
این معنى انتظار فرج است
معناى انتظار فرج به عنوان عبارة أخراى انتظار ظهور، این است که مؤمن به اسلام، مؤمن به مذهب اهلبیت(علیهم السلام) وضعیتى را که در دنیاى واقعى وجود دارد، عقده و گره در زندگى بشر میشناسد... امام زمان (علیه الصلاة و السلام) براى اینکه فرج براى همهى بشریت به وجود بیاورد، ظهور میکند که انسان را از فروبستگى نجات بدهد؛ جامعهى بشریت را نجات بدهد؛ بلکه تاریخ آیندهى بشر را نجات بدهد. انتظار فرج یعنى قبول نکردن و رد کردن آن وضعیتى که بر اثر جهالت انسانها، بر اثر اغراض بشر بر زندگى انسانیت حاکم شده است. این معنى انتظار فرج است.
دیدار اقشار مختلف مردم بهمناسبت نیمهى شعبان 29/06/1384
دست قاهر قدرتمند الهى
...انتظار فرج، انتظار دست قاهر قدرتمند الهى ملکوتى است که باید بیاید و با کمک همین انسانها سیطرهى ظلم را از بین ببرد و حق را غالب کند و عدل را در زندگى مردم حاکم کند و پرچم توحید را بلند کند؛ انسانها را بندهى واقعى خدا بکند. باید براى این کار آماده بود... انتظار معنایش این است. انتظار حرکت است؛ انتظار سکون نیست؛ انتظار رها کردن و نشستن براى اینکه کار به خودى خود صورت بگیرد، نیست. انتظار حرکت است. انتظار آمادگى است. ...انتظار فرج یعنى کمر بسته بودن، آماده بودن، خود را از همه جهت براى آن هدفى که امام زمان (علیه الصلاة والسلام) براى آن هدف قیام خواهد کرد، آماده کردن. آن انقلاب بزرگ تاریخى براى آن هدف انجام خواهد گرفت. و او عبارت است از ایجاد عدل و داد، زندگى انسانى، زندگى الهى، عبودیت خدا؛ این معناى انتظار فرج است.
دیدار اقشار مختلف مردم در روز نیمهی شعبان27/05/1387
هامون به نقل از خبرگزاری فارس:
ماجرای دعوت مقام معظم رهبری از خانواده یک شهید

به نقل از همراهان نیوز، یکی از دوستان، خاطره ی زیبایی از مقام معظم رهبری نقل کرده وی گفت: قریب به چهار سال پیش می شد که به پابوس حضرت رضا (ع) مشرف شدم و چون چندی پیش کتاب خاک های نرم کوشک را مطالعه کرده بودم در نظر داشتم دیداری نیز با خانواده شهید برونسی داشته باشم که به لطف امام رضا (ع) و توفیق الهی به وسیله یکی از دوستان این توفیق حاصل شد که با استقبال خانواده ی شهید رو به رو شدم.
مدتی از گفت و گوی ما می گذشت که به طور ناگهانی پرسیدم آیا حضرت آقا تا به حال به منزلتان قدم رنجه فرموده اند، در پاسخ و خطاب به بنده گفتند مقام معظم رهبری در اوایل شهادت عبدالحسین برونسی قدم بر چشمان ما نهادند و ما آرزو داریم دوباره ایشان را زیارت کنیم و در پایان از من خواستند سلامشان را به محضر مقام معظم رهبری برسانم.
چندی بعد به طور اتفاقی خدمت حضرت آقا رسیدیم بعد از خواندن نماز به یاد شهید و خاطرات آن مهمانی با شکوه که در خدمت خانواده عزیزشان بودم و به یاد قولی که به فرزندانش داده بودم افتادم، وقتی چشمانم را گشودم دیدم که مقام معظم رهبری با انبوهی از جمعیت در فاصله دوری از من قرار گرفتند سراسیمه خود را به ایشان نزدیک کردم و با صدای بلند خطاب به حضرت آقا گفتم خانواده شهید عبدالحسین برونسی سلام خدمتتان رساندند. احساس کردم معظم له نام آشنا و پر خاطره ای به گوششان رسید و ایشان شروع به احوال پرسی از خانواده شهید برونسی از بنده نمودند که بسیار برای من جالب بود.
فردای آن روز دعوتی از سوی رهبر عزیز برای خانواده شهید فراهم شد این شور و شوق دیدار با حضرت آقا زمانی که در مشهد بودم در چشمان خانواده شهید برونسی دیدم را در چشمان خانواده شهید برنسلی می دیدم، زمان دیدار فرا رسید بعد از احوال پرسی ولی امر مسلمین تمامی اعضای این خانواده پر جمعیت متوجه شدند که یکی از دختران شهید در مهمانی حضور ندارند و این جای تعجب داشت که با وجود گذشت چندین سال، هنوز تک تک اعضای خانواده را در یاد و خاطره داشتند و فرزندان آن شهید را مورد لطف و عنایت قرار دادند و حتی سراغ دختر شهیدی که در دیدار حضور نداشت را گرفتند، رهبر عزیز انقلاب مانند پدری مهربان به درد و دل های یادگاران این شهید گوش فرا دادند و در آخر، این مهمانی معنوی و روحانی، با صفا و صمیمیت به پایان رسید.
لازم به ذکر است کتاب خاک های نرم کوشک به قلم سعید عاکف یکی از پرفروشترین کتاب های دوران دفاع مقدس می باشد که در تاریخ 26 خرداد 1385 مورد تایید حضرت آقا قرار گرفت.
هامون به نقل از خبرگزاری فارس:
سه ماه و نیم گذشت؛ حمایت از" تولید ملی" به کجا رسید؟

به نقل از عصر امروز، رهبر معظم انقلاب در پیام نوروزی سال جاری هدف اقتصادی را برای سال 91 انتخاب کردند تا اهمیت پرداختن به موضوعات اقتصادی در کشور در اولویت قرار بگیرد و مردم در کنار مسئولان در تحقق بخشی این مهم تلاش کنند.
با توجه به سخنان رهبری در ابتدای سال، اهمیت عملکرد دو بخش جامعه یعنی مردم و مسئولان نمود بیشتری پیدا کرد؛ در یک بخش وظایف مهمی بر دوش مسئولان سیاستگذار و اجرایی کشور نهاده شد و در بخش دیگر عملکرد مردم و سازمان های مردم نهاد اهمیت بیشتری پیدا کرد. هر چند به نظر می رسد بخش دوم گوی سبقت را در این عرصه از مسئولان ربوده است.
همانطور که انتظار می رفت در ابتدای سال بسیاری از مسئولان عالی رتبه کشور با تمجید از شعار «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی» ابراز امیدواری کردند که طی روزهای آتی اقدامات لازم جهت حمایت از شعار امسال را به کار خواهند بست، حالا پس از گذشت بیش از نزدیک به چهار ماه از سخنان ابتدای سال مسئولان، نگاهی گذرا به فعالیت های صورت گرفته توسط مسئولان در این 90 روز خالی از لطف نیست؛
در سه ماه سپری شده از سال جدید از یک سو میزان واردات بی رویه به کشور افزایش داشت و از سوی دیگر میزان حق گمرگی کالاهای خارجی چنین افزایشی را تجربه نکرد (میزان پایین بودن حق گمرگی باعث ارزان تمام شدن ورادات کالا در داخل کشور می شود) که این موضوع به نوعی بیانگر آن است که عزم جدی برای جلوگیری از ورود بی رویه کالای خارجی وجود ندارد. (اختصاص 24 میلیارد دلار تنها در یک مصوبه ابعاد کم توجهی به واردات بی رویه را نشان می دهد.)
از طرفی هجوم انواع و اقسام کالاهای چینی از گوشی تلفن همراه گرفته تا کیف و کفش، کارد، وسایل آشپزخانه، پوشاک، مداد و پاک کن، دفتر مشق دانش آموزان، انواع محصولات کشاورزی و صنعتی ... نشان دهنده عدم حمایت جدی مسئولان از تولید ملی است.
جولان بنرها و بیلبوردهای تبلیغاتی در بزرگراهها، تابلوهای بزرگ شهری و بین شهری، پلهای عابر پیاده ، تابلوهای الکترونیکی از آن دست مواردی است که عملکرد وزارت ارشاد، مسئولان اداره زیباسازی شهرداری و . . را در خصوص حمایت از شعار سال زیر سوال برده است.
اما در طرف دیگر مردم کشورمان در راستای شعار امسال، از مسئولان کشور پیشی گرفتند؛ به طوری که می توان گفت عده زیادی از مردم در حد توان از کالاهای تولید داخل استفاده کردند و در جایی که کالای مورد نیاز مشابه داخلی وجود نداشت به ناچار از کالاهای خارجی بهره بردند.
نهادهای مردمی و انجمن های غیر دولتی نیز در حد توان تلاش کردند تا به «شعار تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی» جامه عمل بپوشانند؛ به طوری که می توان آن ها را در این مسیر موفق خواند.
به عنوان نمونه در حرکتی خودجوش و مردمی برای نخستین بار در کشور، دبیرخانه هماندیشی تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی بدون هیچ وابستگی به نهادهای دولتی آغاز به کار کرد. دبیرخانه ای که یکی از مهمترین دغدغههایش برگزاری نشست و هماندیشی، نخبگان و صاحبنظران و متخصصان ایرانی در راستای حمایت از تولیدگران ایران اسلامی است.
راهاندازی کمیته "حمایت از تولید ملی" توسط دفتر تحکیم وحدت دانشجویی یکی دیگر از اقدامات موثر نهادهای غیر دولتی در راستای حمایت از تولید ملی بوده است. این کمیته با تشکیل کلاسهای آموزشی دلایل اهمیت مصرف کالاهای ایرانی را برای دانشجویان تبیین می کند تا پس از آن تفهیم، دانشجویان این مهم را برای آحاد جامعه تشریح و تبیین کنند.
به هرحال باتوجه به موضوعات مطرح شده به نظر می رسد که هنوز مسئولان ذیربط تمام تلاش خود را برای تحقق شعار امسال به کار نگرفته اند و به طور جدی وارد عرصه ی عمل نشدند.
در پایان نیز انتظار می رود با تشکیل کمیسیون ویژه حمایت از تولید ملی و نظارت بر اصل44 در مجلس نهم شورای اسلامی و همکاری مسئولان و بازوهای اجرایی کشور در فاصله باقی مانده تا پایان سال مسئولان سهم عمده خود را در راستای تحقق شعار "تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی" ایفا کنند.
هامون به نقل از خبرگزاری فارس:
همكار روزمزد سازمان جاسوسي سيا اصرار دارد با وجود شكست هاي كمرشكن
سياسي، نظامي و اقتصادي رژيم آمريكا، به توجيه كارنامه اين رژيم بپردازد. هزينه اي كه صرف ارتش آمريكا مي شود در هيچ كشور ديگري صورت نمي گيرد و
از حيث آموزش نيروي انساني و تجهيزات ارتش ايالات متحده رتبه اول را در دنيا دارد.
در سال 2011، ايالات متحده با 710 ميليارد دلار بيشترين ميزان را به مخارج نظامي
اختصاص داده است. وي البته به دلايل كاملا روشن متعرض اين نكته نشده كه مسئله مورد تاكيد
تحليل گران مدعي افول قدرت نظامي آمريكا، «حجم هزينه اي صرف ارتش آمريكا مي شود» يا
«ميزان گستردگي نيروهاي نظامي آمريكا در جهان» نيست بلكه شاخصا «شكست و افول قدرت
آمريكا» مي باشد كه در افغانستان و عراق خود را نشان داد. به عنوان مثال جنگ
افغانستان با 11 سال قدمت، فاقد دورنماي روشن براي آمريكاست و تلفات آمريكا در دو
سال ميلادي اخير در افغانستان جزو سالهاي ركودشكن بوده است، همچنان كه در عراق نيز
دولت حاكم، به عنوان دوست و متحد ايران، اسباب آزار دولتمردان آمريكايي را فراهم
كرده و بي آن كه آمريكايي ها بتوانند معارضه موثري با اين دولت بكنند. همكار راديو فردا و عضو متواري حلقه كيان كه پيش از اين به صراحت اعلام
كرده از همكاري با سرويس هاي جاسوسي خارجي و دريافت پول از آنها استقبال مي كند، در
ادامه با بيان اينكه «اندازه اقتصاد آمريكا دو برابر اقتصاد چين است» مدعي رونق
اقتصادي ايالات متحده شد. اين در حالي است كه در هيچ ارزيابي اقتصادي تخصصي، حجيم
بودن اقتصاد يك كشور ملاك قدرت و رشد اقتصادي آن كشور ارزيابي نمي شود. ضمن اينكه
دولت آمريكا با 16 هزار ميليارد دلار بدهي، ركورددار بدهكارترين دولت دنياست.
طبيعتا اين حجيم بودن!- به لحاظ بدهكاري- را نمي توان پاي قدرت اقتصادي آمريكا نوشت
مگر اينكه نويسنده اصطلاحا نوكر شاه باشد و نه بادمجان! خاطر نشان مي شود رژيم آمريكا طي يك دهه اخير بيشترين ضربات استراتژيك
را در خاورميانه -عراق، لبنان، مصر و افغانستان- دريافت كرده است.
سایت رادیو زمانه، روز شنبه 17 تیر نوشت: «مشاور پارلمانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت
نظام از تلاش اصلاحطلبان
برای دستیابی به "نامزد واحد" در انتخابات
ریاست جمهوری 1392 و "جلب آرای حداکثری مردم برای بازپسگیری قوه مجریه از
یاران احمدی نژاد" خبر داد. قدرتالله علیخانی امروز شنبه 17 تیر 1391 به خبرگزاری
مهر گفت: "در حال رایزنی با شخصیتهای سیاسی جریان اصلاحطلب (برای شرکت در
انتخابات ریاستجمهوری) هستیم اما هنوز به گزینهای دست نیافتهایم." یازدهمین دوره
انتخابات ریاستجمهوری ایران خرداد 1392 برگزار میشود.» کالای داغی که نتیجه آن جدی
گرفته شدن رسانههای ضد انقلاب و در ادامه دادن امتیاز تاثیرگذاری بالا به آنها در
مقاطع پیش روست. حوالی بهمن ماه سال 90 بود
که "نوشابه امیری" خبرنگار شناخته شده رسانههای فارسی زبان ضد انقلاب و عضو سایت
روزآنلاین با یک مداح شناخته شده کشورمان تماس تلفنی برقرار کرد. تماسی که فایل صوتی آن
بلافاصله توسط امیری در فضای اینترنت منتشر شد و رسانههای کشور ما نیز توجه خاصی
به این رخداد نشان دادند. توجه خاصی که البته منهای
محتوای بی اهمیت رد و بدل شده میان امیری و حدادیان، در بزرگ شدن نام رسانههای ضد
انقلاب که از زمان فتنه تاکنون نام چندانی از آنها در میان نبود؛ نقش بزرگی را ایفا
کرد. پروژه شوم با اهمیت نشان دادن سایتهای ضد انقلاب نکته جالب نیز آن بود که
رخداد اشاره شده فقط یکی از چندین مورد تلاش رسانههای ضد انقلاب برای طرح شدن در
داخل فضای رسانهای جمهوری اسلامی ایران بود. پروژهای که هدف اصلی آن بیان نرم این
نکته به افکار عمومی بود که سایتهای فارسی زبان ضد انقلاب نیز از اهمیت تاثیرگذاری
بالایی برخوردارند و میتوانند تحرکاتی را از خود نشان دهند که به راحتی آنها را به
عنوان حریفی اصلی برای جمهوری اسلامی ایران مطرح کند. چهرههای وابسته به محافل
اپوزیسیون سیاسی، قبل و بعد از تماس نوشابه امیری نیز تلاشهایی را انجام دادند تا
با برخی از افراد در داخل کشور به هر نحوی از انحا گفتگو کنند و با جنجال سازی بر
سر این گفتگوهای تلفنی، هدف خود در نشان دادن تاثیرگذاری در داخل فضای ایران را
هرچه بیشتر عملی کنند. تلاشهایی که البته عموماً
نتیجه بخش نبود و هوشیاری برخی چهرهها و اصحاب رسانه مانع از تحقق کامل این هدف
دشمن شد. پس از نوشابه امیری، این،
مسیح علی نژاد، دیگر خبرنگار وابسته به اپوزیسیون سیاسی بود که توانست قلاب خود را
با طعمه فیلم جدایی نادر از سیمین به داخل فضای رسانهای جمهوری اسلامی ایران
بیاندازد. این خبرنگار فعال در فتنه
سال 88 و وابسته به محافل ضد انقلاب، در نیمههای فروردین امسال بعنوان یک شهروند
معمولی با خبرگزاری فارس تماس گرفت و پس از گفتگویی چند دقیقهای با یکی از
خبرنگاران این خبرگزاری پیرامون اشتباهی که در ترجمه خبر مربوط به صحبتهای
کارگردان فیلم جدایی نادر از سیمین رخ داده بود، تماس خود را قطع کرد. او نیز بلافاصله با عمل به
نسخهای شبیه آنچه که نوشابه امیری انجام داده بود، فایل صوتی صحبتهای خود با
خبرنگار را در فضای اینترنت منتشر کرد و البته رخداد مهم و قابل تاملی که در ادامه
رخ داد این بود که رسانههای ایران، به این مسئله نیز واکنشهای وسیعی نشان
دادند. روی دیگر سکه آن بود که حمله
پارتیزانی یک خبرنگار ضد انقلاب توانسته بود پوشش وسیعی در رسانههای مختلف جمهوری
اسلامی ایران بیابد. تعبیر این رخداد تنها یک چیز
بود و آن اینکه مخاطبان به ناگاه احساس میکردند رسانههای فارسی زبان ضد انقلاب
لابد تا آن اندازه مهم و تاثیرگذار هستند که اندک کنشهای آنها نیز اینچنین مورد
توجه رسانههای کوچک و بزرگ جمهوری اسلامی ایران قرار میگیرد. این رسانههای ضد انقلاب که فارسی سخن میگویند دشمن همواره اصلیترین
تاکتیکها و خبرهای قابل انتشار خود علیه جمهوری اسلامی ایران را نه در سایتهای
فارسی زبان ضد انقلاب که در وهله اول در رسانههای مطرحی همچون رویترز، سیانان،
الجزیره و ... منتشر میکند. آمریکا و رژیم صهیونیستی با
انتشار مفاهیم ضربه زننده در رسانههای مختلف، همواره برای پررنگ سازی یک مفهوم و
فرستادن پالسهای معنادار به داخل ایران سود بردهاند. (نکتهای که یک راهبرد اصولی
در اعمال قدرت نرم محسوب میشود.) اما این تمام نقشه نیست.
آنها با انتشار مفاهیم مورد نیاز خود در رسانههای انگلیسی زبان به دنبال تسخیر مغز
خواص و قشرهایی مثل دانشگاهیان، مسئولان و اصحاب رسانه هستند. پس برای حمله به اذهان افکار
عمومی و هدف گرفتن قاطبه مردم چه کاری باید انجام داد؟ در اینجاست که سایتها و
رسانههای فارسی زبان به کمک دشمن میآیند. رسانههایی که گاه مطالب تولید شده در
رسانههای لیدر خود را پس از چند ماه ترجمه کرده و با رویکردی جدید آن را منتشر
کنند. (کاری که روزنامه شرق نیز به گواه اسناد موجود با تاسی از الجزیره در داخل
ایران انجام میدهد) در اینجاست که اگرچه شاید
عدهای خیال میکنند که جنگ مفاهیم مثلاً از لحظه انتشار یک خبر در بیبیسی فارسی
شروع شده اما حقیقت آنست که جامعه هدف با پروسهای مواجه شده است که چندین ماه از
آغاز آن میگذرد. برای این مقوله اشاراتی
پیرامون چرایی شنیده شدن برخی صداها در مخالفت با گشتهای ارشاد و یا تاکیداتی که
همواره روزنامه شرق و برخی چهرهها در ایران بر "بهار عربی" دارند،
کافیست. ضمن آنکه تند و تیزتر شدن
آتش این جنگ مفاهیم را نیز باید در آنجا جست که برخی به صورتی ناخواسته اقدام به با
اهمیت نشان دادن مطالب رسانههای فارسی زبان ضد انقلاب کردند. و
سرانجام تکذیب مصاحبه بزرگترین خبرگزاری ایران با مرسی توسط یک رسانه فارسی
زبان شاید الان هم برای انجام
طرحی دوباره در جهت بی اهمیت کردن رسانههای فارسی زبان ضد انقلاب و نشان دادن قصد
و نیت آنها در فتنهگری علیه مردم ایران دیر باشد. اکنون این خبرگزاری بیبیسی
فارسی است که علیرغم آنکه همه به وابستگی آن به محافل جاسوسی و صهیونیستی اذعان
میکنند اما از گرد راه میرسد و به راحتی مصاحبه خبرگزای فارس با رئیس جمهور جدید
مصر را از قول یک سخنگوی جعلی تکذیب میکند. به راستی آیا بیبیسی فارسی
نمیدانسته که با یک مقام جعلی در حال گفتگوست؟ یا اینکه میدانسته اما قدرت
آن را داشته است که با تکذیب مصاحبه فارس به سمت بی اثر سازی گفتگوی مرسی در افکار
عمومی جهان حرکت کند و هر هزینهای را نیز با قدرتی که در ناآگاهیها به دست آورده
جبران کند. بی بی سی فارسی در ابتدا یک
سایت فارسی زبان ضد انقلاب بیشتر نبود که مطالب آن از روز اول تاکنون نیز تغییر
چندانی نکرده است. همان مطالب زرد، بی اهمیت و سراسر دروغ یا با اطلاعات
غلط. اما چه شد که آن سایت ضد
انقلاب بی اثر اینگونه از راه میرسد و مصاحبه بزرگترین خبرگزاری ایران با رئیس
جمهور مصر را تکذیب میکند و البته این تکذیب نیز مورد استقبال سایر رسانههای جهان
و یک رسانه داخلی! نیز قرار میگیرد؟ چه کسی این قدرت را به یک
سایت فارسی زبان ضد انقلاب و چند خبرنگار وابسته به اپوزیسیون سیاسی داد که اینچنین
تاثیرگذار شوند؟! تاثیرگذاریای که البته فقط
به تکذیب خندهدار مصاحبه خبرگزاری فارس نیز منوط نمیشود و در اقدامی جدید، سایت
بیبیسی فارسی نظرسنجی یک شبکه خبری وابسته به صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران را
نیز تکذیب میکند و البته این تکذیب نیز با واکنش آن شبکه مواجه میشود. و نکته آنجاست که شاید
پروندهای که سبب تاثیرگذاری محدود بیبیسی فارسی شد بزودی شامل سایتهای دیگری
مثل بالاترین، زمانه، جرس و ... نیز بشود و آن روز است که دیگر به جای جنگ با
کانونهای اصلی مخاصمه باید با پیشقراولان کماهمیتی مثل سایتهای یاد شده مقابله
کرد و از دفاع و حمله در برابر جبهه اصلی دشمن بازماند. حرف و نکته در این باب بسیار
است. زحماتی که شاید از دست برود جوانان حزب اللهی کشور در
وادی رسانه، توانستند در سال 88 نقاب را از صورت رسانههای ضد انقلاب کنار
بزنند. نقابی که اگر دوباره بر صورت این رسانهها و
گردانندگان آنها قرار گیرد مشخص نیست چه هزینهای باید برای آگاهسازی افکار عمومی
در این رابطه پرداخته شود. دشمن پشت دروازهها دشمن اصلی ما نه سایتهای
خرد و کوچکی مثل بیبیسی فارسی، روز، خودنویس و بالاترین که رسانههای دیگری هستند
که همواره از مردم بحرین با عنوان روستائیان! یاد میکنند، از بیداری اسلامی با لفظ
"بهار عربی" یاد میکنند، به انقلاب اسلامی مردم مصر لقب "انقلاب فیس بوکی" میدهند
و در تصاویر خود، عامل اصلی تمام حرکتهای ملی و انقلابی در ایران اسلامی را "زنان"
نشان میدهند. دشمنان اصلی ما در حالی
ایادی و تیرهای یکبار مصرف خود را در سایتهایی مثل بیبیسی فارسی و بالاترین و
صدای آمریکا علیه ما روانه میکنند که خود در پشت کلمات لاتین و در رسانههای بزرگ
دنیا نشسته و اسلام ناب را هم مصدر با طالبانیسم و خشونت نشان میدهند، زنان را
عامل اصلی بیداری اسلامی معرفی میکنند و از جوانان جمهوری اسلامی ایران با عنوان
نسلی مینویسند که از ارزشهای انقلابی بریدهاند. و اکنون انتخاب با ماست. با
بیبیسی انگلیسی، رویترز، فاکس نیوز، ام.بی.سی و الجزیره و سیانان بجنگیم یا با
سایتهای کم اهمیتی مثل بیبیسی فارسی، روز، بالاترین و صدای فارسی
آمریکا...!كمر آمريكا شكسته
اما اپوزيسيون بايد اميدوار باشه
مجيد
محمدي با اشاره به اينكه «برخي عالمان علوم اجتماعي، سياستمداران و روزنامه نگاران
براي افول آمريكا دلايلي را ذكر مي كنند»، در وبسايت بي بي سي نوشت: مي گويند دو
جنگ عراق و افغانستان نيروي نظامي ايالات متحده را رو به افول برده است. درست نيست.
ايالات متحده قدرت اجراي عمليات نظامي در هر نقطه عالم را دارد. نيروهاي نظامي اين
كشور در حدود سه چهارم كشورهاي دنيا حضور دارند.
عارف، قالیباف و
مشایی نامزدهای احتمالی اصلاح طلبان، اصولگرایان و یاران احمدی نژاد/سند
رادیو زمانه: «از محمدرضا عارف به عنوان جدیترین گزینه
اصلاحطلبان برای شرکت در انتخابات نام برده میشود. محمدباقر قالیباف، شهردار
تهران نیز به احتمال فراوان گزینه نهایی اصولگرایان در این انتخابات خواهد بود.
حامیان محمود احمدینژاد، رئیسجمهور ایران نیز تلاش میکنند تا اسفندیار
رحیممشایی را در این انتخابات کاندیدا کنند.»
رادیو زمانه ادامه داد: «از محمدرضا
عارف به عنوان جدیترین گزینه اصلاحطلبان برای شرکت در انتخابات نام برده
میشود. حسن غفوریفرد، عضو شورای مرکزی جامعه اسلامی مهندسین نیز گفته است: "آقای
عارف خود هم اعلام کرده است که به احتمال زیاد نامزد ریاست جمهوری خواهد بود." به
گفته وی نامزدی محمد خاتمی، رئیسجمهور پیشین ایران و عبدالله نوری، وزیر کشور دولت
خاتمی در انتخابات ریاستجمهوری "بعید است." محمدباقر قالیباف، شهردار تهران نیز به
احتمال فراوان گزینه نهایی اصولگرایان در این انتخابات خواهد بود. هر چند از علی
لاریجانی، رئیس مجلس نیز به عنوان گزینه دیگر اصولگرایان نام برده میشود اما وی
نامزدیاش را برای انتخابات ریاستجمهوری رد کرده است. حامیان محمود احمدینژاد،
رئیسجمهور ایران نیز تلاش میکنند تا اسفندیار رحیممشایی را در این انتخابات
کاندیدا کنند. در همین حال از اسحاق جهانگیری و محمدعلی نجفی، دو فعال سیاسی نزدیک
به کارگزاران سازندگی نیز به عنوان کاندیدهای احتمالی انتخابات ریاستجمهوری نام
برده میشود. با این حال مرتضی سجادیان، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران گفت هنوز در
حزب کارگزاران در مورد کاندیداتوری نجفی یا جهانگیری هیچگونه تصمیمگیری نشده
است.»106
1- «آدرس غلط» يكي از ترفندهاي خطرآفرين است
كه در عمليات موسوم به «طرح فريب» از آن بهره مي گيرند. اين ترفند در هر دو عرصه
جنگ «گرم و سرد» به كار گرفته مي شود. فرض كنيد كه دشمن در جبهه نبرد نظامي قصد
انجام عمليات غافلگيرانه در منطقه «الف» را دارد و در همان حال، از قدرت دفاعي حريف
بيمناك است. در اين حالت به ترفند «آدرس غلط» يا «طرح فريب» روي مي آورد و مثلا در
منطقه «ب» كه با منطقه «الف» فاصله زيادي دارد دست به آتش باري مي زند، با اين
مقصود كه ذهن فرماندهان حريف را از منطقه اصلي عمليات يعني منطقه «الف» دور كرده و
به منطقه «ب» مشغول دارد. حالا اگر فرماندهان خودي از آرايش جنگي و ضريب پراكندگي
قواي دشمن اطلاعات دقيقي نداشته باشند، بعيد نيست كه همه استعداد نظامي و يا بخش
قابل توجهي از آن را براي مقابله با حريف به منطقه «ب» منتقل كنند و حتي پس از دفع
حمله دشمن در منطقه ب -بخوانيد منطقه فريب- دست به تعقيب دشمن نيز بزنند! اكنون
صحنه را در نظر آوريد. چه مي بينيد؟ نيروهاي خودي را مي بينيد كه نه فقط حمله دشمن
را دفع كرده اند بلكه در حال تعقيب آنها نيز هستند. اما، اين ظاهر قضيه است كه با
واقعيت فاصله زيادي دارد. واقعيت آن است كه ما در حال تعقيب دشمن نيستيم، بلكه، اين
دشمن است كه ما را به نقطه و منطقه مورد نظر خود مي كشاند تا عمليات اصلي را در
منطقه الف، با موفقيت و بدون كمترين مقاومت به انجام برساند.
2- شنبه
گذشته، سران محترم سه قوه مجريه، مقننه و قضائيه گردهم آمدند و به گفته رئيس مجلس
«بررسي عوامل گراني از مباحث مطرح دراين نشست» بوده است. اين كه مسئولان بلندپايه
نظام، روي يكي از اصلي ترين دغدغه هاي كنوني مردم انگشت گذارده و در پي يافتن راه
كارهاي موثر براي مقابله با آن بوده اند، به تنهايي نويدبخش است و حاكي از آن كه
روساي محترم سه قوه، يعني دست اندركاران امور اجرايي، قانونگذاري و قضايي كشور،
قرار است از برخي بگومگوهاي - با عرض پوزش- بي حاصل و دغدغه آفرين دست كشيده و عزم
خود را براي مقابله با يكي از اصلي ترين دغدغه هاي كنوني مردم- انشاءالله- جزم
كنند. در اين ميان اگرچه مي توان و بايد اميدوار بود كه مسئولان محترم بسياري از
موانع پيش روي و راه كارهاي مقابله با آن را مي شناسند ولي برخي شواهد و قرائن نيز
حاكي از طرح فريب دشمن و تلاش براي ارائه «آدرس غلط» به دست اندركاران مقابله با
گراني است و از اين روي اشاره به نكاتي دراين باره ضروري به نظر مي
رسد.
3- مروري گذرا به تلاش تبليغاتي مستقيم و غيرمستقيم دشمن - مخصوصا
نوع غيرمستقيم آن- حكايت از آن دارد كه حريف به منظور پيشگيري از چاره انديشي نظام
براي مقابله با گراني لگام گسيخته كه اين روزها به جان اقشار مستضعف جامعه افتاده
است، چند جاده فرعي پيش روي مسئولان محترم گشوده و با دميدن پياپي و بي وقفه در
شيپور فريب و نيز به كارگيري ستون پنجم سياسي و رسانه اي خود اصرار به واقع نمايي
آن دارد. اين جاده هاي فرعي متفاوت و چندگانه اند ولي بيشترين اصرار دشمن آن است كه
تحريم هاي اقتصادي را به عنوان اصلي ترين علت گراني ها معرفي كند.
دراين
باره گفتني است كه تحريم هاي اقتصادي اگرچه در پيدايش پديده گراني بي تاثير نيستند
اما، نقش و ضريب اثر آنها در حد و اندازه اي نيست كه گراني لگام گسيخته و «جهشي»
بسياري از كالا و خدمات ضروري و مورد نياز مردم را در پي داشته باشد. مخصوصا اين كه
در برخي از موارد قبل از عملياتي شدن فلان تحريم اقتصادي شاهد افزايش بي رويه و
غيرمنطقي شماري از كالا و خدمات مورد نياز مردم بوده و هستيم كه پيش از اين به آن
پرداخته ايم و دراين نوشته، نكته ديگري را دنبال مي كنيم و آن، چرايي ارائه اين
آدرس غلط است.
4- بي پرده بايد گفت جريان مرموزي در داخل كشور اصرار
دارد كه تحريم هاي اقتصادي دشمنان بيروني را «فلج كننده»! و راه كار برون رفت از آن
را، تن دادن به خواسته هاي غيرقانوني و باج خواهانه حريف قلمداد كند. اين جريان، دو
طيف جداگانه با دو انگيزه متفاوت را درخود جاي داده است كه بعيد نيست- و نشانه هايي
نيز در دست است- كه اين دو طيف در يك نقطه با يكديگر پيوند خورده و يا خواهند خورد.
بخشي از اين طيف مرموز را گروهها، اشخاص و جريانات برانداز و ضدانقلابيون تابلودار،
تشكيل مي دهند. اين بخش، دست چندان موثري در بدنه نظام و يا مراكز تصميم ساز و
سياست پرداز آن ندارد ولي به عنوان «بازو» و شريك بخش ديگر عمل مي كند. و اما، بخش
ديگر، كه اصلي ترين بخش از جريان مرموز ياد شده است، غريبه ها و يا خودي هاي
استحاله شده اي هستند كه در برخي از مراكز حساس و يا حلقه هاي تماس اين مراكز با
مردم و امور مربوط به آنان نفوذ كرده اند و هر از چندگاه شاهد افشاي «راز» آنها و
از پرده برون افتادن دست آنان هستيم. ماجراي فساد كلان 3هزار ميليارد توماني و يا
فساد و اختلاس اخير در بيمه و نقش برخي مسئولان مياني- اما موثر- در اين اختلاس ها
مي تواند شاهد مثال باشد.
هر دو طيف مورد اشاره، يك نقطه مشترك را هدف
گذاري كرده و دنبال مي كنند و آن فشار اقتصادي و تنگي معيشت مردم، مخصوصا اقشار
محروم و مستضعف -بخوانيد ولي نعمت هاي نظام- است و از اين نقطه به بعد هر يك انگيزه
هاي خاص خود را كه با يكديگر متفاوت است پي مي گيرند. چگونه؟!
5- ماموريت
بخش اول از جريان مرموز ياد شده يعني ضدانقلابيون تابلودار و ستون پنجم پنهان يا
شناخته شده- ولي بعضا به حال خود رها شده- دشمن، معرفي تحريم ها به عنوان علت اصلي
گراني ها است. شواهد موجود حكايت از آن دارند كه ماموريت اين بخش در همين نقطه به
پايان مي رسد. چرا كه اگر در اين ماموريت موفق شوند - كه مي دانيم و تجربه كرده ايم
نمي شوند- به آمريكا و متحدانش براي رهايي هر چند نسبي از رسوايي ناشي از بي اثر
بودن تحريم ها كمك كرده اند! ضمن آن كه بيشترين اعضاي اين طيف را كلان سرمايه داران
و صاحبان ثروت هاي بادآورده تشكيل مي دهند كه از اين رهگذر بر ثروت انبوه و نامشروع
خود نيز مي افزايند و متاسفانه اقدام درخور توجهي براي مقابله با اين غارتگران و
زالوصفتان خون آشام ديده نمي شود.
اما بخش دوم، يعني طيف اصلي اين جريان
مرموز كه متاسفانه در برخي از مراكز تصميم ساز و سياست پرداز نفوذ كرده اند در نقطه
مشترك مورد اشاره متوقف نمي شوند.
اين طيف - به گواهي شماري از شواهد و
قرائن موجود- در پي آن است كه با سخت شدن معيشت مردم، راه كار موثر براي برون رفت
از آن را، مذاكره و رابطه با آمريكا معرفي كند! چرا؟! به يقين همه دست اندركاران
اصلي طيف ياد شده دشمن نظام و اسلام و انقلاب نيستند، بلكه برداشت غلطي از مذاكره و
رابطه با آمريكا دارند و از آنجا كه نشان داده اند افرادي كم دان ولي در همان حال،
بلندپرواز و خودبزرگ بين هستند، از يكسو مذاكره و رابطه با آمريكا را به خيال خام و
توهم پرداز خود، راه كار تلقي مي كنند و از سوي ديگر به علت روحيه خودبين و شهرت
طلب خويش، اصرار دارند كه اين- به زعم آنها- رخداد استثنايي! به نام آنها ثبت شود!!
اين طيف درگذشته اي نه چندان دور نيز براي همين منظور خيز برداشته بودند كه با سد
مستحكم و عزت آفرين و پرصلابت رهبرمعظم انقلاب روبرو شدند. گفتني است كه آمريكا و
متحدانش نيز كه حركت خزنده اين طيف را زير نظر داشته و به آن اميد بسته بودند، بعد
از مواجهه طيف ياد شده با نهيب پرصلابت و مردمي حضرت آقا، به گونه اي آشكار و بي
پرده، نااميدي و يأس خود از طيف مورد اشاره را برملا كردند.
6- در مثنوي
مولوي داستان كشاورزي آمده است كه انبار خويش از گندم انباشته بود اما بي آن كه
گندمي از انبار بردارد، همه روزه از ميزان گندم انبار شده كاسته مي شد و كشاورز كه
راه دستبرد دزدان را بسته بود، در حيرت از چرايي كاهش گندم به حكيمي شكايت برد و
حكيم او را گفت؛ از كجا معلوم كه موش ها در انبار گندم لانه نكرده
باشند؟
اول اي جان دفع شّر موش كن
و آنگه اندر جمع گندم كوش
كن
گرنه موش دزد در انبار ماست
گندم انبار چل ساله
كجاست؟!
در اين باره گفتني هاي فراواني هست كه به فرصتي ديگر مي گذاريم
و در پايان نوشته پيش روي به اين نكته بسنده مي كنيم كه گراني لگام گسيخته كنوني به
آساني قابل مهار كردن است مثلا - و فقط مثلا- چرا در پي گيري يكي از علت هاي گراني
گوشت مرغ به اين ماجرا توجه نمي شود كه فلان كشتي حامل محموله مورد نياز مرغداري ها
نزديك به 7 ماه در سواحل كشورمان روي آب بوده است؟ و آقايان «م» و «الف» دو سرمايه
دار كلان كه با گشاده دستي برخي از مسئولان مياني، انحصار واردات اين كالا را
برعهده دارند، تخليه محموله كشتي را با انگيزه فروش گرانتر آن تا 7 ماه به تاخير
انداخته اند؟! و ...
در واقع
افسران و فرماندهان جنگ نرم که اکنون در فضاهای مختلف مشغول دفاع از مقولاتی مثل
اهمیت طرح امنیت اخلاقی و یا دروغ بودن برخی ادعاهای غرب علیه جمهوری اسلامی هستند؛
باید علت برخی مخالفتها با خود در داخل کشور! و گاه از میان چهرههای دوست را در
همین آغاز شدن جنگ مفاهیم از زمانی دورتر از آنچه تصور میکنند جستجو
کنند.
اصلاح طلبان مدعی سپاه شدند!
هفته نامه اصلاح طلب ' آسمان ' در پروندهای ویژه ضمن بررسی ارتباط اصلاحطلبان با ارگان سپاه، 90 درصد از فعالین اصلاح طلب را از نسل شهدای بزرگواری همچون همت، باکری ، جهان آرا و بروجردی دانست.
هامون به نقل از محدوده:
هفته نامه " آسمان " وابسته به جریان اصلاح طلب درگزارشی به بررسی ارتباط اصلاح طلبان و نهاد انقلابی سپاه پاسداران پرداخته است.
به گزارش گروه سیاسی " محدوده"، در این پرونده ویژه هفته نامه "آسمان" ضمن حمله به ارکان های حال حاضر سپاه و تحریف تاریخ این نهاد انقلابی تا جایی پیش می رود که ابراهیم یزدی را به عنوان مبدع این نهاد معرفی می کند و دربخش دیگر با انتشار مطالبی تأمل برانگیز، حوادث سه سال گذشته را سبب جابجایی صف های بسیاری در سیاست ایران ارزیابی کرده که آن را به صورت تلویحی نشان دهنده خروج پاسداران طرفدار اصلاحات از از عرصه سیاسی عنوان می کند.
این هفته نامه مدعی شده است که گروه هایی " اصلاح طلبان" که سابقه طولانی در پیروزی انقلاب اسلامی، حضور در جنگ با دولت بعث عراق و استقرار و تثبیت دولت جمهوری اسلامی داشته اند، با تهمت و همسویی با مخالفان انقلاب مواجه شده اند.
هفته نامه " آسمان " همچنان مدعی شده است چهره هایی که خالی از سابقه مبارزه انقلابی ، دفاع از میهن و اقبال سیاسی – اجتماعی در دهه اول حیات جمهوری اسلامی بودند امروزه مدعی تفسیر انحصاری از انقلاب و جنگ و نظام سیاسی هستند.
در ادامه بحث "اصلاح طلبان و نسل اول سپاه پاسداران"این هفته نامه اصلاح طلب، فرماندهان سپاه مانند شهید بروجردی ،شهید باکری، شهید همت و جهان آرا و نسل اول سپاه پاسداران را به نوعی اطلاح طلب معرفی کرد و به مقایسه با فرماندهانی که بعد از جنگ " صفارهرندی، میرکاظمی، جواد منصوری و پرویزفتاح" فعالیت سیاسی داشتند پرداخت و عملکرد آنها را مورد نقد و بررسی قرار داد.
این هفته نامه در ادامه در گفتگو با برخی از چهرههای اصلاح طلب که سابق حضور در سپاه پاسدارن را دارند 90درصد اصلاح طلبان را افرادی معرفی می کند که از نسل فرماندهان شجاع و ولایت مداری همچون باکری ، همت وجهان آرا هستند.
گفتنی است این هفته نامه همچنین با دستاویز قرار دادن این گزارش ضمن گفتگو با برخی چهره های فعال در فتنه ۸۸ کوشید تا تاسیس سپاه توسط اصلاح طلبان را شناسنامه این جریان عنوان کند.
حمله همزمان هکرها به سایتهای شاباک، موساد و دولت اسرائیل
کعبی: خاتمی جزء سران فتنه است
هامون به نقل از محدوده:
آیتالله عباس کعبی عضو مجلس خبرگان رهبری در گفتوگو با خبرگزاری فارس، درباره اظهارنظر اخیر محمد خاتمی و حمایت او از سران فتنه، گفت: فتنهگران و سران آنها به نظام، ملت و رهبری ظلم کردند و رأی ملت را نادیده گرفتند و به مثابه پایگاه نظام دشمن عمل کردند از این رو حمایت از این جمع خطای بزرگی به حساب میآید.
وی با اشاره به اینکه هیچ نظامی حتی لیبرال دموکراسی این گونه اقدامات را تحمل نمیکند، افزود: جمهوری اسلامی ایران با سران فتنه برخورد حداقلی کرد. از این رو حامیان این افراد از جمله خاتمی باید به فکر گذشته باشند و اگر قصد بازگشت به نظام را دارند از اینگونه اظهارنظرها خودداری کنند، زیرا ملت و مسئولین فتنهگران را خوب میشناسند.
عضو مجلس خبرگان رهبری با اشاره به اینکه خاتمی جزء سران فتنه است خاطر نشان کرد: برای بازگشت او به صحنه سیاسی کشور نظام باید تصمیم بگیرد.
صادق زیباکلام : اصلاحطلبان زیر صفر هستند
قویترین سرویس اطلاعاتی جهان
هامون به نقل از محدوده:
وحید جلال زاده یکشنبه شب در جلسه شورای اداری آذربایجان غربی که با حضور قائم مقام وزارت اطلاعات در سالن شماره یک استانداری آذربایجان غربی برگزار شد، اظهار داشت: هیئت دولت در ادامه سفرهای استانی خود تا فرا رسیدن ماه رمضان و یا پس از ماه مبارک به استان آذربایجان غربی سفر میکند.
وی با بیان اینکه باید تا سفر هیئت دولت به استان پروژههای مصوب سفرهای قبلی تعیین تکلیف شوند، تصریح کرد: در برخی از پروژهها باید اعتبارات ملی به همراه اعتبارات استانی تامین شود که در این راستا منتظر تزریق اعتبارات ملی هستیم تا پس از آن اعتبارات استانی را به این پروژهها تزریق کنیم.
جلال زاده با بیان اینکه برای تمام پروژههای به تصویب رسیده در سفرهای قبلی هیئت دولت به استان اعتبارات مورد نیاز تخصیص یافته است، افزود: 48 پروژه در قالب پروژه مهرمانگار در استان داریم که تسریع در روند اجرای آنها در دستور کار قرار دارد.
وی اعلام کرد: انتظار ندارم مدیران دستگاههای اجرایی از طریق وزارتخانهها به دنبال اعتبارات مورد نیاز برای اجرایی کردن پروژههای خود که در طرح مهر ماندگار قرار دارند، اقدام کنند چرا که تنها انتظاری که در این زمینه داریم اهتمام جدی و هر چه بیشتر مدیران برای اجرایی کردن این طرحها است.
نقش مردم در جشنهای دینی کمرنگ شده است
استاندار آذربایجان غربی گفت: با توجه هر چه بیشتر مسئولان به جشنهای مذهبی در سالهای اخیر نقش مردم در برگزاری این جشنها کمرنگتر شده است.
جلال زاده اظهار داشت: مردم نقش قبلی خود را در برگزاری جشنها نسبت به گذشته کمرنگ کردهاند چرا که مسئولان بیشتر به این موضوعات توجه میکنند.
وی با بیان اینکه دولت و رسانهها اسلامی هستند و خود را مقید به اسلام میدانند و براین اساس در جشنها به خوبی ظاهر میشوند، تصریح کرد: باید تک تک زنان و مردان جامعه این حس را داشته باشند که در جشنها مشارکت داشته باشند.
جلال زاده با تاکید بر فرماندارها مبنی بر برگزاری هر چه باشکوهتر جشنهای نیمه شعبان، افزود: فرماندارها تلاش کنند با تحرک و قدرت بیشتری این میلاد را با شکوهتر از سالهای قبل برگزار کنند.
سرویس اطلاعاتی ایران قویترین سرویس جهان است
استاندار آذربایجان غربی با اشاره به نامگذاری امروز به عنوان روز سربازان گمنام، گفت: تمام ارکان نظام جمهوری اسلامی ایران در مقابله با رقبای خود در این سه دهه ایستادگی کرده و خواهند کرد.
جلال زاده اظهار داشت: آنتنهای شبکه های ماهوارهای استکبار خبرسازی و نظرسازی کرده و فکر را شکل میدهند و در این میان رسانههای جمهوری اسلامی در این عرصه خوب ظاهر شده و به وظیفه خود به خوبی عمل کرده اند.
وی با اشاره به صحت اخبار منتشره از رسانههای جمهوری اسلامی ایران، خاطرنشان کرد: تمام دنیا وقتی میخواهد به اخبار قابل اعتماد دسترسی یابد به رسانههای جمهوری اسلامی ایران مراجعه میکند.
جلال زاده با اشاره به سرویس اطلاعاتی قوی ایران، اعلام کرد: سیستم امنیتی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران قوی بوده و در برابر سرویس اطلاعاتی تمام دشمنان ایران ایستادگی کرده است.
وی تصریح کرد: امروز قویترین و زبدهترین سرویس اطلاعاتی در جمهوری اسلامی موجود است چون چاشنی ایمان به خدا در این سرویس وجود دارد.
جلال زاده با اشاره به ویژگی وزیر اطلاعات، افزود: مجتهد بودن از ویژگیهایی است که در این زمینه فقه و روش پیامبران مد نظر قرار گرفته است.
با حکومت اسلامی در مسیر اسلامی شدن قرار گرفتیم
استاندار آذربایجان غربی در بخش دیگری از سخنان خود به 17 برابر رشد علم در کشور اشاره کرد و اظهار داشت: ملت ایران این ظرفیت را دارد که از عهده کارهای بزرگ برآید.
جلال زاده با بیان اینکه هویت یک ملت دستاورد قرنها تلاش است، تصریح کرد: در تاریخ وقتی ملتی میخواهد مسیر خود را تغییر دهد قرنها طول میکشد ولی در ایران اسلامی در 32 سال کارهایی انجام گرفته است که سایر ملتها باید قرنها وقت میگذاشتند تا به این بالندگی برسند.
وی اعلام کرد: با ایجاد حکومت اسلامی در مسیر اسلامی شدن قرار گرفتهایم.
جلال زاده ادامه داد: زمانی که به شاخصهای رشد، توسعه و پیشرفت کشور نگاه میکنیم به خوبی میتوانیم رشد و بالندگی را پس از انقلاب مشاهده کنیم.